نظر شما چیست؟

کتاب صحبت سال ها، روایتگر خاطرات و ناگفته هایی از زندگی پربرکت آیت الله بهجت از زبان فرزند ایشان می باشد که توسط نشر آثار آیت الله بهجت منتشر شده است.

معرفی کتاب صحبت سال ها

بنا به تاکید عالم معزز، آیت الله بهجت درباره مطالعه و پیروی از سیره عالمان و صالحان و بهره بردن از زندگی پر از برکت ایشان، مرکز تنظیم و نشر آثار معظم له، تصمیم به انتشار کتابی با عنوان صحبت سال ها که برگرفته از زندگی و سیره ایشان می باشد، کرده است. امیذ است آنچه از زندگی و سیره ایشان در این کتاب به یادگار مانده، در اختیار دوست داران و شیفتگان آن عبد صالح الهی قرار گیرد و بتوانند بهره‌ی وافی و کافی از آن داشته باشند.

خلاصه کتاب صحبت سال ها

کتاب صحبت سال ها در سه بخش با عناوین زیر به روایت زندگی آیت الله بهجت پرداخته است:
بخش اول: زندگی‌نامه؛ ولادت، کودکی، عزیمت به کربلا، دوره ی مقدمات‌ حوزه، عزیمت به نجف، بازگشت به وطن، تدریس در حوزه، مرجعیت و رحلت
بخش دوم: ویژگی‌ها؛ ویژگی های علمی، ارتباط با اطرافیان، ویژگی های شخصیتی، کرامات، بیان برخی مشکلات و مسائل و ویژگی های عبادی
بخش سوم: برخی از رویکردها و نظرها؛ اهل بیت علیهم‌السلام، رویکردهای سیاسی و اجتماعی و حوزه ی علمیه

برشی از متن کتاب

در آن زمان هر چند سال یک بار، بیماری مهلک و واگیرداری مانند وبا و حصبه و طاعون شایع می شد و عده ای را می کشت. اواخر دوران قاجار بود که کربلایی محمود نیز در پانزده، شانزده سالگی و سال ها پیش از این که ازدواج کند، به وبای سختی مبتلا شده بود. شدت بیماری به حدی بود که طبیبان نیز از سلامتی اش مأیوس شده بودند؛ بنابراین پدربزرگ را در اتاقی گذاشته بودند تا شاهد جان دادن او نباشند. شاید فقط مادرش بالای سرش بود که با قاشق آب به دهان بچه می ریخت. پدربزرگم در همان حال بیماری در عالم رؤیا در حالی که او را به بالا می بردند، شنیده بود که می گویند: «رهایش کنید! او پدر محمدتقی است.» بعد از این رؤیا، حالش بهتر شد و در واقع حیات مجدد گرفت و چند سال بعد با خانمی به اسم مرضیه، فرزند ملا رحیم واعظ ازدواج کرد. این رؤیا را به کل از یاد برد.
زمانی که دو پسر و یک دختر داشت و نزدیک ولادت پسر سومش بود، به یاد آن رؤیا افتاد و نام نوزاد را «محمدتقی» گذاشت؛ اما این فرزند تقریباً در سن شش، هفت سالگی داخل حوض افتاد و دیگران متوجه این اتفاق نشدند و بچه از دنیا رفت.
بعد از وفات محمدتقی، مادر بزرگم شبیه مصیبت زده ها بی تابی می کرد و بی صبرانه فرزند دیگری به عنوان جایگزین بچه از دست رفته می خواست. در روستایشان پیری که اهل دعا بود به زبان محلی به آن دعاکن می گفتند، زندگی می کرد. مادربزرگ به او متوسل شد و نیت کرد پس از باردارشدن هدیه ای به دعاکن بدهد. بچه دار که شدند نذرش را ادا کرد و هدیه را فرستاد.
مقداری از هدیه را هم گذاشته بود برای دو سالگی نوزاد؛ یعنی برای وقتی که بچه را از شیر گرفتند. دلیلش هم این بود که در آن زمان کودکان بسیاری در نوزادی می مردند و به دو سالگی نمی رسیدند.
بالاخره با دعا و توسل حدود هفت سال بعد، بار دیگر خداوند فرزندی به پدربزرگ و مادربزرگ ما می دهد و آن ها باز هم نامش را «محمدتقی» می گذارند. پدربزرگم به امید وعده الهی که به او در جوانی داده بودند، مانده بود و نمی توانست باور کند که آن بچه ای که در حوض آب از دست رفته، همان محمد تقی ای باشد که به خاطر او جانش نجات یافته است. لذا نام این پسری که بعدا دنیا می آید را هم «محمدتقی» می گذارد، بلکه وعده الهی محقق شود و آن بچه به مقامات خوبی برسد. مادربزرگم هم این بار امید بیشتری داشت که این فرزند خواهد ماند و با همه فرق خواهد داشت. این بچه همان ،پدرم، آیت الله بهجت است.

خرید کتاب صحبت سال ها

نسخه ی چاپی کتاب صحبت سال ها را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و از خواندن آن لذت ببرید.

خرید کتاب صحبت سال ها

مشخصات کتاب صحبت سال ها در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: نشر آثار آیت الله بهجت
نویسنده: آیت الله بهجت
تعداد صفحه: 384
موضوع:  زندگی نامه و خاطرات، 
قالب: چاپی 

 

شابک :
9786228127293

کتاب های مشابه صحبت سال ها