کتاب مجید بربری، روایتگر زندگی شهید مجید قربانخانی است که به حرّ مدافعان حرم شهرت یافت زیرا تا یک سال قبل از شهادتش، مسیر زندگی کاملا متفاوتی از سرنوشت خود داشت.
ــ اینجا فطرتی پاک را، دلی روشن را، دستی خدمتگزار به ضعیفان را میبینیم که رشتهئی از انوار خورشید حسینی، آنها را در خط نورانی جهاد و شهادت، به کار میاندازد و دارندهی آنها را به اوج میرساند. مجید قربانخانی مصداق آیهی: فَمَن یُرد الله ان یهدیه یشرح صدره للإسلام است. او لایق این عروج بوده و دل با صفا و روح با مرام او ظرفیت آن را داشته است. گوارایش باد و الحقنا الله به انشاءالله
تیر ماه ۴۰۲
ــ خانوادهی این شهید عزیز را در اینجا از نزدیک زیارت کردم.
مجید قربان خانی جوانی 28 ساله و اصطلاحا دهه هفتادی بود که در سفر اربعین سال 1393، دچار تحول شد و از مسیر پیشین خود توبه کرد. کتاب شهید قربانخانی را خانم کبری خدابخش دهقی نویسندگی کرده است و انتشارات دارخوین آن را منتشر نموده است.
اگر بخواهیم سرگذشتی از زندگی شهید مجید قربانخانی بیان کنیم، باید زندگی او را به دو بخش اصلی تقسیم کنیم:
بخش یا نیمه اول، قسمت نسبتا تاریک زندگی او بود که به دلیل محیط و روحیاتش، او را به این سمت کشانده بود. اون در محله یافت آباد تهران یک قهوه خانه داشت که این مسئله باعث شده بود تا سبک زندگی اش هم به همان سمت و آن تیپ افراد گره بخورد. افتخار او این بود که آمار قلیانهای قهوه خانه اش را به رخ دیگران بکشد.
بخش دوم زندگی او اما کاملا حر گونه بود. او که پس از سفر کربلا کاملا متحول شده بود، با وجود اینکه به خاطر تک پسر بودن نمی توانست به سوریه اعزام شود، اما با عنایت بی بی به سوریه رفته و مدافع حرم میشود و به رستگاری میرسد.
نویسنده کتاب مجید بربری، خانم کبری خدابخشی دهقی است که این اثر را در 152 صفحه به رشته تحریر درآورده است. ناشر این اثر نیز، انتشارات دارخوین است که در زمینه چاپ آثاری از این دست، فعالیت دارد.
دانلود کتاب مجید بربری در فراکتاب در نسخه الکترونیک با فرمت لایه باز در دسترس شماست که امکانات بیشتری نسبت به نسخه PDF در اختیار شما قرار میدهد. با نصب نرم افزار آن را به صورت رایگان برای مدتی کوتاه مرور کنید و با امکانات نرم افزار آشنا شوید.
تازه از سوریه برگشته بودند. هم موقع رفتن و هم برگشتن، عجیب هوای مجید در دلشان افتاده بود. ساعت سه و چهار نیمه شب بود. عطیه گوشی اش را روشن کرد. پیامی با این محتوا دریافت کرده بود.
«با سلام، بنده از پایگاه خبری مشرق نیوز هستم. می خواستم یک زندگی نامه کلی و چندتایی خاطره از مجید، که تا کنون گفته نشده، برای بنده بیان کنید.»
عطیه قربانخانی اخم آورد و شروع کرد به غرولند.
– خدایا حالا من چی برا این بگم. ما که این مدت، به این خبرگزاری و اون روزنامه، همه خاطرات را گفتیم. حرف نگفته ای نمونده که بخوام بگم. و خوابید. در خواب دید با مجید دارند شوخی می کنند. عطیه می خواست با کمربند، مجید را بزند که یکی از دوستان برادرش، از راه رسید و کمربند به مجید نخورد. عطیه افتاد و همه غش غش بهش خندیدند. دوست مجید گفت:
– می خواستی مجید را بزنی، خدا جوابت را داد و افتادی زمین.
مجید گفت:
– آبجی! اینم خاطره خوب، برو برا اون خبرنگار تعریف کن.
رفتن مجید، هیچ وقت در ذهنم نمی گنجید. فکر میکردم شوخی می کنه. مثل همه بیست و چند سال زندگی اش، به استثنای این اواخر، که شوخی شوخی سر کرد. می گفتم به قول خودش جوگیر شده، جو چند تا بچه هیاتی را گرفته که اومدهاند قهوه خانهاش و بعد از چند وقتی تموم میشه و میره.
هر بار که آبجیم نگران بود و به من زنگ می زد، با هق هق گریه میگفت: حسن، رفتنش قطعی شده، این داره میره. اگه بره من چه خاکی به سرم بریزم. ولی من در جواب اون گریهها، از ته دل قش قش می خندیدم و می گفتم: آبجی، نگران نباش. این فیلمشه! این هم یه اذیت جدیده، جو گیر شده. چشمش به چهارتا بچه هیاتی افتاده، این جوری شده. از دور و برش که برن، بر میگرده پیش همون رفیقهای قبلیش. قلیون و بقیه بساط. تو این قدر نگرانش نباش.
ما فکر می کردیم مجید جوگیر شده، ولی نشده بود ....
در فروشگاه اینترنتی فراکتاب امکان خرید کتاب مجید بربری با تخفیف ویژه فراهم شده است و شما می توانید این اثر را در قالب یک کتاب چاپی تهیه کنید.
مشخصات کتاب مجید بربری در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | دارخوین |
نویسنده: | کبری خدابخش دهقی |
تعداد صفحه: | 152 |
موضوع: | زندگی داستانی حر مدافعان حرم شهید مجید قربانخانی |
قالب: | چاپی و الکترونیک |
نظر دیگران //= $contentName ?>
خیلی خوب بود...
شخصیت مجید واقعا خیلی خوبه از خواندن کتاب جا نمونید...
کتاب بسیار جالب و پر محتوایی بود...
حال کردم ایول همه بخونید👌...