امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
20,000
خرید
45,000
10%
40,500
نظر شما چیست؟

 معرفی کتاب بینایی

کتاب «بینایی»، نوشته ٔامین بابازاده کتابی متفاوت و البته قابل تأمل درباره عاشورا است؛ این کتاب در انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است.

کتاب «بینایی» روایت مستقلی از اصحاب امام غیر از بنی‌هاشم تا شهادت آنهاست. وجه تمایز کتاب «بینایی» در مقایسه با کتاب‌های دیگری که در باب عاشورا نوشته می‌شود، در این است که در این کتاب بخش «بیان» وجود دارد که وجود آن جهت فضاسازی روایی و تاریخی است؛ قسمت بیان اشاره به نکته‌هایی از رفتار و گفته‌های اصحاب و امام خطاب به اصحاب است که جنبه‌های معرفتی و تاریخی دارند. کتاب روایتی مستند است از زندگی اصحاب اباعبدالله الحسین(ع) در عاشورا؛ این کتاب روایت اصحاب اباعبدالله (ع) غیر از بنی‌هاشم است و فقط در صورت ضرورت روایت‌هایی از اصحاب بنی‌هاشم در کتاب آمده است.

در پارهٔ نخست و بعد از مقدمهٔ کوتاهی دربارهٔ سال‌های پایانیِ خلافت معاویه و گرفتن بیعت برای یزید، نویسنده سراغ همراهان حضرت می‌رود و مخاطب را با اصحاب امام از قبایل گوناگون عرب آشنا می‌کند. معرفی اصحاب در این کتاب بر اساس قبیلهٔ آن‌ها است تا هر کدام از اصحاب، در دسته و تیرهٔ خود شناخته شوند و از این رهگذر، پی به رابطهٔ برخی اصحاب با هم ببریم؛ آدم‌هایی ظاهراً معمولی که همگی گرد شمع وجود امام جمع شدند. شخصیت‌پردازی اصحاب و سطح علمی و نوع زندگی آن‌ها در این بخش مورد توجه بوده است. نکته اینکه درباره بعضی از یاران امام جز یک یا دو خط مطلب در تاریخ وجود ندارد. درباره تعداد یاران و اسامی آن‌ها کتاب «ابصارالعین فی انصار الحسین» از استاد سماوی منبع اصلی قرار گرفته است و نوع دسته‌بندی قبیله‌ای یاران در فصل اول از کتاب ابصارالعین استفاده شده است. روایت‌ها اما عیناً از کتاب ابصار نیست و از منابع دیگر برای روایت استفاده شده است.
پارهٔ دوم کتاب، خواننده را به روز تاسوعا می‌برد؛ روز نهم محرم سال 61. و همهٔ آن‌هایی را که در پارهٔ اولِ کتاب با آن‌ها آشنا شدیم، در روز نهم محرم می‌بینیم و می‌شنویم. پاره آخر کتاب نیز «روز دهم» است که مقتل اصحاب اباعبدالله(ع) و آنچه بر آن‌ها رفته است؛ استفاده از هفت منبع معتبر درباره اصحاب عاشورایی برای نگارش این کتاب از ویژگی‌های روایت مستند بینایی است. کتاب «بینایی»، تذکر این نکتهٔ تکان‌دهنده و بی‌نهایت جدی است که نحوهٔ مرگ، زمان و مکان مرگ ما، نتیجهٔ مستقیم انتخاب‌ها، تصمیم‌ها و حتی نحوهٔ زندگی ما است؛ بزنگاه‌هایی که دوراهیِ جهنم و رحمت خدا است.

گزیده کتاب بینایی

سال 60 هجری هنوز به پایان نرسیده است که با مرگِ معاویه شرایط جامعه اسلامی تغییر می‌کند. معاویه در سالهای پایانیِ عمر خویش تمام تلاش خود را بر این مبذول داشت تا بساط حکومت یزید بر جهان اسلام را بگستراند. در این میان مهمترین مهره‌ها را که قطعا سد محکمی در برابر جانشینی یزید بودند، از میان برداشت و عده‌ای را که مدعی جانشینی و خلافت بودند، اما در میان مردم جایگاهی نداشتند با وعده‌وعید خام کرد و خرید؛ در مدینه اما عبدالله‌بن‌عمر، عبدالله‌بن‌زبیر، عبدالرحمن‌بن‌ابی‌بکر و حسین‌بن‌علی سخت با جانشینی یزید، مخالفت کردند؛ مردم مدینه هم به خاطر عدمِ بیعت بزرگانشان از بیعت امتناع کردند.
خبر به معاویه رسید و او در سفر آخرِ خود به مدینه که در برگشت از همان سفر بیمار شد و دو سال بعد بر اثرِ همان مریضی از دنیا رفت، تمام تلاش خود را به کار بست تا آنها را به بیعت مجبور کند؛ وقتی عزم راسخ آنها در عدم بیعت را دید، جلسه‎ای با حضور اهالی مدینه ترتیب داد و از سرانِ مخالف دعوت کرد؛ در آن جلسه بالای سر هرکدام از آنها دو سرباز که شمشیر به کمر داشتند گمارد و به رئیس محافظانش دستور داد که اگر از ایشان کلامی در مخالفت و یا حتی تایید گفته های او شنیدند با شمشیر بزنند و بعد به مردم مدینه که در جلسه حاضر بودند گفت: اینها سروران و بزرگان مسلمانان هستند که امری بدون آنها انجام نمی پذیرد و همانا آنها به بیعت با یزید رضایت داده‌اند، پس شما نیز به نام خدا بیعت کنید!
وقتی معاویه مُرد خبر رسید که والی مدینه از طرف یزید مامور شده تا از سرانِ مردمِ مدینه بیعت ستاند واگر مخالفتی دید گردنشان را بزند و سرهایشان را نزد او بفرستند. 
حسین‌بن‌علی از بیعت سرباز زد و وقتی برایش مسجّل شد که حکومت قصد کشتنش را دارد، مدینه را به قصد مکه ترک کرد. خبر عدم بیعت حسین و سفر او به مکه بزودی در جهان اسلام پیچید و علما و بزرگان در بلاد دیگر را به واکنش واداشت؛ در نامه‌هایی به حسین نوشتند که به سوی ما بیا! 

صفحات کتاب :
144
کنگره :
‏‫‬‭BP۴۲‏‫‬‭
دیویی :
‏‫‬‭۲۹۷/۹۵۳۷
کتابشناسی ملی :
8504833
شابک :
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۰۹۷۵
سال نشر :
1400

کتاب های مشابه بینایی