کتاب مثبت یک، رمان نوستالژیک حال و هوای کنکوریها به قلم نرجس شکوریان فرد می باشد و توسط انتشارات عهدمانا نیز منتشر و روانه بازار کتاب شد. نرجس شکوریان فرد نویسنده خوش سلیقه در کتاب مثبت یک به سراغ کنکور، این اتفاق مهم پایان دوره نوجوانی رفته است و آن را داستانی خواندنی کند.
سالهای آخر دبیرستان علی الخصوص سال آخر، هیاهوی کنکور و انتخاب رشته دانشگاهی یکی از مهمترین، خاطره انگیزترین و موثرترین اتفاقات زندگی هر نوجوان و جوانی است.
نرجس شکوریان فرد نویسنده باذوق و خوش سلیقه در کتاب مثبت یک به سراغ کنکور، این اتفاق مهم پایان دوره نوجوانی رفته است. شکوریان فرد در مثبت یک با چند نوجوان شوخ و شنگ همراه شده است تا هیجان روزهای مطالعه پشت سد کنکور، همچنین تنش و استرس انتخاب رشته دانشگاهی را برای آن ها که آن روزگار را گذرانده اند و یا درگیرش هستند تبدیل به داستانی خواندنی کند. شکوریان فرد ضمن ساختن داستانی جذاب و شیرین به طور مختصر شیوه تحقیق و آشنا شدن با رشته های مختلف را آموزش داده تا هر نوجوانی که کتاب را می خواند بداند چگونه باید در مورد رشته های مختلف دانشگاهی تحقیق و مطالعه کند تا یکی را به عنوان هدف برگزیند.
مثبت یک ماجرای پنج پسرپشت کنکوری است با اخلاق و روحیات متفاوت، با شیطنتهای خاص سالهای پایانی نوجوانی که در یک کتابخانه مشغول درس خواندن برای کنکور هستند.
پنج پسری که از طرفی ذهنشان درگیر انتخاب رشته دانشگاهی شان است و از طرفی دیگرشیطنت و هیجان درونی شان مانع این می شود که فقط یک جا بنشینند و درس بخوانند. گاهی خسته و بی انگیزه می شوند، گاهی پر شور و حرارت درس میخوانند و گاهی فقط شیطنت می کنند. در این میان آقای مهدوی مدیر کتابخانه راهنمای مسیر می شود برای کنترل هیجانات و راه بلد تلاش می شود برای گذشتن از دیوار کنکور.
جواد، علیرضا، آرشام، وحید و مصطفی، شکوریان فرد همراه تک تک این بچه ها در خیالش زیسته است، برای لحظه لحظه هایشان وقت گذاشته است، با شادی شان خندیده است و با مشکلاتشان درگیر یافتن راه حل شده است. شاید حتی در کتابخانه کوچک خصوصی کنارشان ساعت ها مطالعه کرده است، استرس و درگیری فکری انتخاب رشته دانشگاهی را تجربه کرده است و در کنار آن با شیطنت هایشان همراه شده است تا این رمان جذاب و خواندنی به پایان برسد.
_آقا دختره مُرد؟
_نه وحید کار خدا افتاد وسط استخر و بعدم حراست برج اومد راه رو بست و بردنش درمونگاه برج البته داغون بود شاید مُرده باشه،! من نایستادم!
_خاک بر سرش. حداقل اون ماشین کذائیش رو میداد به من بعد خودش رو میکشت.
_علیرضا تو با یه ماشین مشکلت حل میشه؟
_نه جوادجان!
علیرضا هفتتا عکس پشتورو دستش گرفته بود و اصرار داشت که بچهها حدس بزنند این هفتتا عکس چیست! پنج دقیقه همه را به غلیان درآورد تا نام عجائب هفتگانه را بگویند. آخرش با چشم غرهٔ آقای مهدوی عکسها را برگرداند و گفت:
_هفتتا عجائب تو دنیا هست. یعنی به ما گفتند هفتتا، چرا هیچوقت بیشتر نشده؟ چرا باید قبول کنیم اینا عجیبند؟ چرا باب میل خودشون انتخاب کردند برای من مهم نیست! عجائب هفتگانه از نظر من....
عکس اول را برگرداند و گروه ترکید و علیرضا خیلی جدی ادامه داد:
_اول؛ وحیده. چرا؟ چون ده ساله با من رفیقه، ده ساله من هنوز نتونستم وحید رو بشناسم.
عکس دوم را برگرداند، صدای همه بلند شد؛
_دلم خواست این عکس وحشتناک رو از آرشام انتخاب کردم! آرشام دومین عجائب هفتگانه است! سومی هم جواده، چهارمی مصطفی، پنجمی خودم، ششمی آقای مهدوی.
همه بچهها صلوات فرستادند و آرشام بیخیال سروصداها و خندهها ادامه داد:
_ماها هرکدوم یه دنیائیم، جسم رو هم بگیریم فقط خلقت کلی شبیه هم، غیر از قیافه؛ اما باز هم روانمون هرکدوم جداست. عجیبتر از آدم هم توی دنیا نیست. سرمون شیره مالیدند، دیروز من کلید آزمایشگاه رو برداشتم.
_بگو کش رفتم.
- وحید تو که خودت با من شریک بودی حرف نزن، رفتم زیر میکروسکوپ چندتا سلول دیدم کفم برید، این یه سلول بود ببین چه اوضاعی داریم ما و چه بساطیه. بعد عجیبتر از همه اینا کیه؟
_آقای مهدوی
_اللهم صلی علی محمد و آل محمد...
نسخه الکترونیک کتاب مثبت یک را می توانید از طریق اپلیکیشن فراکتاب خریداری نمایید و پس از دانلود آن را در کتابخوان فراکتاب مطالعه نمایید.
مشخصات کتاب مثبت یک در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | عهد مانا |
نویسنده: | نرجس شکوریان فرد |
تعداد صفحه: | 144 |
موضوع: | داستان ایرانی |
قالب: | الکترونیک |