کتاب «مبانی قرآنشناختی علم دینی: با تأکید بر علوم انسانی اسلامی»، اثر حجتالاسلام محمدعلی اسدینسب است که در انتشارات سازمان فرهنگ و اندیشه اسلامی چاپ و روانه بازار نشر شده است.
قرآن کریم بهترین و استوارترین مسیر اصلاح فرد و جامعه در نیل به سعادت ابدی است؛ این کتاب آسمانی در برابر هر نظر، نظریه و مکتبی در باب برنامه سعادت زندگی بشری، سخن برای گفتن دارد؛ چرا که “تبیاناً لکل شئ” (نحل/۸۹) است. آیات فراوانی با صراحت و اشارت به مسائلی میپردازد که در علوم انسانی قابل طرح است و میتواند به آنها رنگ و جلوهای بخشد که با لحاظ شرایطی، علوم مربوطه را از منظر اسلامی قابل قبول نماید. به شکلی که بتوان نام آن را علم اسلامی گذاشت، اسلامی کردن علم دینی و یا علوم انسانی، از مسائل پرچالش در حوزه علمشناسی و دینشناسی است. در این موضوع، مسائل مختلفی قابل طرح است از جمله امکان و ضرورت دینیکردن علم به ویژه علوم انسانی. دیدگاهها و رویکردهای مختلفی در این باره شکل گرفته است که در مجموع دو طیف مهم وجود دارد یکی طرفدار اسلامی سازی علوم انسانی و دیگری منکر آن است. رویکرد انکاری به شکل مبنایی طرح علوم انسانی اسلامی را به چالش میکشد و اسلامی کردن این علوم را با نفی چهار محور عمده: «امکان و شدنی»، «جواز و روامندی»، «مطلوبیت و سودمندی» و «ضرورت و بایستگی» علوم انسانی اسلامی را غیرمعقول یا ناحکیمانه میانگارد؛ این تحقیق در صدد پاسخ دهی مبنایی و غیر مستقیم غیر مستقیم به به این شبهات است.
نویسنده در کتاب «مبانی قرآنشناختی علم دینی: با تأکید بر علوم انسانی اسلامی» کوشیده است ظرفیت قرآن برای طرح اسلامیسازی علوم انسانی را با عنایت به سه مطلب اساسی اثبات نماید: نخست آنکه علوم انسانی بشری دارای ضعفها و نواقصی است و دیگر آنکه قرآن ظرفیت فراوان برای ورود به عرصه جامعه و علوم انسانی دارد و سوم آنکه میتوان با تکیه بر اجتهاد کارآمد و موسع بین یافتههای وحیانی و گزارههای ثابت شده علوم انسانی، تعاملی منطقی ایجاد کرد و به علم انسانی اسلامی نائل آمد؛ ازاینرو به اثبات مبانی در چهار عرصه امکان، جواز، مطلوبیت و ضرورت علوم انسانی اسلامی با رویکرد و مستندهای قرانی پرداخته است.
قرآن خود را راهنمای تمامی انسانها از هر رنگ و نژاد و موقعیت میداند و همه را نیازمند راهبرد هدایتمندانه خویش میداند. در بسیاری آیات همه مردم با الفاظ عام «ایّهاالنّاس» و امثال آن مورد خطاب قرار گرفتهاند که در صورت معنادار نبودن زبان قرآن، این خطابها عبث و بیهوده خواهد بود؛ همچنین آیات تحدی نیز در خطایی عام از همه مردم میخواهند که اگر میتوانند با قران هماوردی کنند؛ نیز در آیه شریفه «وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذرَکُمْ بهِ وَمَنْ بَلَغَ» (انعام:19) عبارت «و من بلغ» نشان از آن دارد که آیندگان نیز باید از راهنماییهای قرآن بهره ببرند و چنین امری با بیمعنایی منافات دارد.