کتاب عرق سرد واژه هایم pdf
امتیاز
5
/
0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
8,000
نظر شما چیست؟
من و تو.
بار ها خوانده ایم، گفته ایم.
که جان دل"خیلی زود دیر می شود"
اما امان از روزی که حالمان مصداق جمله معروفِ؛
"تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره"
باشد...
همه می دانیم؛ روزی نوازش هایش. جانم گفتن هایش. خنده هایش...
میهمان گور سردی خواهد شد؛ میدانیم و دانسته قدر نمی دانیم...
میدانیم و دریغ می کنیم. عاشقانه هایمان را...
امان از آدمیزاد...
امان از غفلت...
آخ که چقدر راست گفته اند؛ ما عجیب مرده پرست هستیم...
زنده ها را قدر بدانیم...
تازنده اند...
زندگی فرصتش"تمدید"نمی شود...
بار ها خوانده ایم، گفته ایم.
که جان دل"خیلی زود دیر می شود"
اما امان از روزی که حالمان مصداق جمله معروفِ؛
"تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره"
باشد...
همه می دانیم؛ روزی نوازش هایش. جانم گفتن هایش. خنده هایش...
میهمان گور سردی خواهد شد؛ میدانیم و دانسته قدر نمی دانیم...
میدانیم و دریغ می کنیم. عاشقانه هایمان را...
امان از آدمیزاد...
امان از غفلت...
آخ که چقدر راست گفته اند؛ ما عجیب مرده پرست هستیم...
زنده ها را قدر بدانیم...
تازنده اند...
زندگی فرصتش"تمدید"نمی شود...
صفحات کتاب :
245
کنگره :
PIR8354
دیویی :
8فا1/62
کتابشناسی ملی :
5831767
شابک :
978-622-6841-11-5
سال نشر :
1398
