مرتضی محمودی زمان در کتاب تکه نانی برای دلفین ها: تاریخ شفاهی آقای علیرضا محدودی زمان، خاطرات پدرش را که از قهرمانان انقلاب محسوب می شوند را به رشته ی تحریر درآورده و حضور پر شور ایشان در دوران دفاع مقدس را به تصویر می کشد.
با نگاهی به جنگ های دوران معاصر می توان دریافت که دفاع مقدس ملت ایران نقطه ی عطفی در تاریخ معاصر به شمار می رود که یکی از ویژگی های برجسته ی آن حضور همه ی اقشار و طبقات اجتماعی است. بنابراین برای نگارش دقیق تاریخ دفاع مقدس باید به سراغ شاهدان عینی این رخداد در سطوح مختلف رفت. این امر نیز تنها با رعایت دقیق اصول و فرآیندهای تدوین تاریخ شفاهی میسر می شود.
گذر زمان، گردآوری منابع شفاهی تاریخ دفاع مقدس و تدوین آن را تهدید می کند، بنابراین ضروری است که همه ی آثار و اسناد دفاع مقدس با شیوه های علمی گردآوری، ثبت و منتشر شود. مرتضی محمودی زمان با همین هدف، خاطرات شفاهی پدرش را در قالب یک مصاحبه در کتاب تکه نانی برای دلفین ها (A Piece of Bread for Dolphins) گردآوری کرده و آن ها را به صورت مکتوب درآورده است.
در بخشی از کتاب تکه نانی برای دلفین ها می خوانیم:
سال 1358 برای بنده و همه انقلابیون و زحمت کشان این نظام سالی پر از التهاب و تنش بود. شروع سال که با اسارت یک ماهه در دست حزب و سپس محاصره در سرو و حضور یک ماهه در خاک ترکیه رقم خورد. در تیر و مرداد ماه سال 1358 استکبار جهانی از تمامی جهات و جبهه ها سعی در سرنگونی انقلاب داشت.
یکی از این جبهه ها، امور فرهنگی و اجتماعی بود. با تدبیر حکیمانه آقا مهدی (باکری) از طرف سپاه ارومیه به سردار شهید جواد قنبری دستور تشکیل گروه مبارزه با مواد مخدر صادر گردید، به دستور آقا مهدی ما به گروه ایشان ملحق شدیم.
تا جایی که به خاطر دارم بنده، شهیدان علیرضا مکاری، مجید دین پرست و آقایان عسگر پایداری، حسین محدودی زمان، تقی نظری، زینال همتی و دیگر دوستان که این گروه ما مجموعاً با فرماندهی شهید جواد قنبری 12 نفر بودیم، با صدور حکم مأموریت و کارت های ویژه، فعالیت مان را در شهر ارومیه آغاز کردیم، نیروهای اطلاعاتی سپاه، اطلاعاتی در زمینه های قاچاق تهیه کرده بودند و ما بر اساس اطلاعات آن ها عملیات هایمان را در حوزه های قاچاق مواد مخدر، سلاح و سوخت شروع کردیم، لازم به ذکر است که در زمان رژیم شاهنشاهی مواد مخدر به وفور یافت می شد.
از آنجایی که نزدیکان شاه خودشان از سران قاچاق مواد مخدر بودند، قوّه ی قهریه ای بر علیه مواد مخدر وجود نداشت و مواد مخدر اصلی ترین سرمایه این کشور یعنی جوانان را داشت به نابودی می کشاند.
با شروع مأموریت ما طی بررسی هایی که کردیم هروئین به فراوانی در بازار یافت می شد و بسته های کوچک برای مصرف، با قیمت 10 تومان به فروش می رسید، سوپرمارکت ها و بقالی ها هم هروئین می فروختند، اماکن مشخص و بزرگی برای معاملات مواد مخدر وجود داشت، مثلاً در شهر ارومیه اول خیابان شیخ شلتوت فعلی روبروی ترمینال روستایی و پشت پمپ بنزین یک بازار مختص فروش مواد مخدر وجود داشت.
کنگره :
DSR1629/م3آ31397
شابک :
978-600-8768-63-0