کتاب صوتی هانسل و گرتل و جوجه اردک زشت اثر هیلری رابینسن، درباره ی خواهر و برادری به نام های هانسل و گرتل است که در خانه ی کوچکی درون جنگلی بزرگ با خانواده شان زندگی می کردند.
در یک صبحِ آفتابی گرتل به هانسل گفت: «هیچ غذایی در خانه نیست، پدر هم به چوب احتیاج دارد بیا به روستای کنار رودخانه برویم تا چیزهایی که داریم را بفروشیم و به جایش غذا بخریم.»
آن ها به راه افتادند. هانسل، مسیری که از آن رد شدند را با سنگ های کوچک نشانه گذاری کرد تا موقع برگشتن بتوانند راه را پیدا کنند. به محض اینکه به رودخانه ی کنار روستا رسیدن اردک کوچولویی را در آب دیدند که با ناراحتی کواک کواک می کرد…