نظر شما چیست؟

معرفی کتاب درمان فراتشخیص متمرکز بر هیجان

کتاب «درمان فراتشخیص متمرکز بر هیجان» نوشتهٔ لادیسلاو تیمولاک و دراگ کئوگ است و نشر برگ و باد آن را منتشر کرده است. این کتاب راهنمای بالینی تبدیل درد هیجانی است.

در کتاب «درمان فراتشخیص متمرکز بر هیجان»، تیمولاک و کیوگ یک دیدگاه فراتشخیصی ارزشمند و متقن از درمان ارائه می‌کنند که به‌جای درمان علائم، بر تبدیل آسیب‌پذیری هیجانی هسته‌ای تمرکز دارد. آن‌ها EFT )درمان متمرکز بر هیجان) را با رویکردهایی که بیشتر شناختی رفتاری هستند، در درمان فراتشخیصی مقایسه می‌کنند و نشان می‌دهند که درمان متمرکز بر هیجان چه تفاوتی با رویکرد شناختی رفتاری دارد.

نویسندگان درمان متمرکز بر هیجان را چنین توضیح می‌دهند که کژکاری هیجانی نه‌تنها زمانی رخ می‌دهد که نشانه های هیجان‌های ثانویه دچار کژتنظیمی شده باشند، بلکه همچنین زمانی رخ می‌دهد که هیجان‌های اولیه زیربنایی کتمان شده باشد. در درمان متمرکز بر هیجان، اجتناب از نشانه‌های هیجان‌های ثانویه – مانند ترس، اضطراب، ناامیدی، یا شرم – و یا کژتنظیمی علایم هیجان‌ها – مانند وحشت، ترس، شرم و خشم – نیست که با مواجهه با مهارت‌های مقابله‌ای برای کاهش برانگیختگی، درمان می‌شود. در عوض، دیدگاه لایه‌ای‌تر از هیجان، بین علایم هیجانات ثانویه و اولیه، سازگار و ناسازگار، تمایز قائل می‌شود و به نظر می‌رسد همراه با داشتن تجربیات هیجانی جدید که جایگزین تجربیات قدیمی می‌شود، تغییر رخ می‌دهد. درمان متمرکز بر هیجان فراتشخیصی همچنین بر اهمیت تنظیم دو نفرۀ عاطفه با استفاده از یک رابطۀ همدلانه و ایجاد روایت‌های جدید بدون توجه به تشخیص تأکید دارد. فرآیند تغییر در درمان متمرکز بر هیجان شامل دسترسی به هیجان از طریق نزدیک شدن، آگاه شدن، اجازه دادن، تحمل، تنظیم، نمادسازی و پذیرش هیجان و همچنین تغییر افکار ناسازگار با گرایشات کنش هیجانی متناوب و ساختن روایت‌های جدید مبتنی بر هیجان‌های جدید است.

در کتاب «درمان فراتشخیص متمرکز بر هیجان»، نویسندگان نشان می‌دهند که چگونه مراجعان نه‌تنها می‌توانند با نشانه‌های هیجان‌ها مقابله کنند، بلکه می‌توانند هیجان‌های دردناک زیربنایی را که اغلب در ابتدا از آن آگاه نبودند، تغییر دهند.

گزیده کتاب درمان فراتشخیص متمرکز بر هیجان

پیش‌نیاز یک رابطه درمانی قابل‌اعتماد، اصالت درمانگر است، ظرفیت درمانگر برای حضور اصیل در کنار مراجع در یک رویارویی رابطه‌ای به‌جای پنهان ماندن در پشت نمای حرفه‌ای گرایی (راجرز، 1957، 1961). چنین اصالتی دارای ابعاد درون فردی و بین فردی است (لیتر، 1993). به‌منظور داشتن حضوری اصیل برای مراجع، درمانگر باید از فرآیندهای هیجانی خود هم قبل و هم در طول جلسه آگاه باشد. درمانگر همچنین باید کاملاً برای شنیدن و درک تجربه مراجع بدون انکار ارزش‌ها یا باورهای خود گشوده باشد، بلکه به‌اندازه کافی از چنین فرآیندهایی آگاه باشد تا مانع درک همدلانه مراجع نشود. این آگاهی ممکن است شامل بازتابی از هویت و پیشینه درمانگر باشد که ممکن است با هویت و پیشینه مراجع در تداخل باشد، همانند امتیازات درمانگر که ممکن است با موانع «نامرئی» تجربه‌ شده توسط مراجعان به حاشیه رانده‌ شده، در تداخل باشد (لویت و همکاران، 2019).

در سطح تجربی، گلر و گرینبرگ (2012) شیوه‌های مختلفی را بیان کردند که می‌تواند برای درمانگران به‌منظور افزایش آگاهی از فرآیندهایشان قبل و در طول جلسات مفید باشد. علاوه بر خودآگاهی در مورد چنین فرآیندهای درونی، مهم است که درمانگر ارزیابی کند که چه زمانی لازم است فرآیندهای خود را کنار بگذارد تا تأثیر نامطلوبی بر روند درمانی نداشته باشد؛ و برعکس، درمانگر باید تمایل داشته باشد که در مورد تجربه خود در جلسه برای کمک به روند درمانی، گشوده باشد. برای مثال، ممکن است در یک بافت خاص، کارکرد درمانی داشته باشد که درمانگر فاش کند تحت تأثیر تجربه مراجع قرار گرفته‌اند، طوری که افشای تجربه مراجع را به‌گونه‌ای تأیید کند که تصدیق و احساس ارتباط را تسهیل کند.



کتابشناسی ملی :
9363397
شابک :
9786225875685
سال نشر :
1402
صفحات کتاب :
326
کنگره :
‏‫‭RC۴۸۹
دیویی :
‏‫‭۶۱۶/۸۹۱۴

کتاب های مشابه درمان فراتشخیص متمرکز بر هیجان