در مقدمه کتاب «آشنایی با فلسفه اسلامی» آمده است: در دانش فلسفه درصدد کسب شناختی جامع و کلی از حقیقت انسان و جهان از راه استدلال عقلی هستیم و تلاش فیلسوفان مسلمان در این زمینه عمدتاً در قالب سه مکتب فلسفی مشّاء، اشراق و حکمت متعالیه ظاهر شده است. حجتالاسلام والمسلمین دکتر موسوی بایگی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی در این کتاب با قلمی ساده، حاصل این تلاشها و اصول اساسی و مهمترین مسائل فلسفه اسلامی را برای علاقهمندان بیان کرده است تا بدانند فلسفه اسلامی چه میگوید و سبک بحث و بیان فلاسفه درباره موضوعات گوناگون اعتقادی چیست. این کتاب از سوی انتشارات دانشگاه علوم اسلامی رضوی منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
فلسفه بهطور کلی، دانش مشکلی است، بهخصوص آنچه صدرالمتألهین در قالب حکمت متعالیه مطرح میکند، زیرا شناختهای ما همواره از مرحلۀ حس آغاز میشود. بنابراین، هرگاه قصد ورود به علمی را داشته باشیم که فراتر از حد ادراکات متعارف باشد، یادگیری صحیح آن دشوار خواهد بود. افزون بر این، پیچیدگی و طولانی بودن مقدماتی که برای رسیدن به مسائل اصلیتر وجود دارد، مزید بر علت است و سختی راه را دوچندان میکند. بعضی امور از مهمترین سؤالات زندگی انسان است مانند: آیا خدا وجود دارد؟ آیا انسان مختار است؟ حقیقت روح چیست؟ حقیقت مرگ چیست؟ پس از مرگ چه پیش میآید؟ اما برخی موضوعات دیگر از قبیل اصالت وجود یا ماهیت، تشکیک وجود، اتحاد عالم و معلوم، حرکت جوهری، مقولات عشر، ممکن است بیاهمیت بنمایند، زیرا ارتباطی با نیازهای فکری بشر امروز ندارد. از نظر فیلسوفان اسلامی، پاسخ درست و قانعکننده به مسائل اصلی، جز در پرتو توجه به مباحث دیگری، که شاید در ابتدا مهم جلوه نکند، میسر نیست. یکی از وظایف مدرس فلسفه آن است که علاوه بر اینکه بتواند از عهدۀ تبیین صحیح مطلب برآید، ارتباط مقدمات را با مسائل اساسی مورد نیاز، نشان دهد و برخی مسائل ضروری را بر اساس مبنای فلسفی، به زبانی ساده برای مبتدی بیان کند تا او را مشتاق سازد. در غیر این صورت، برای بسیاری از افراد، حلاوت و زیبایی بینظیر فلسفه و خصوصاً حکمت متعالیه پنهان میماند و فقط چند مسئلۀ خشک و احیاناً انتزاعی که ظاهراً ارتباطی با مشکلات معرفتی بشر ندارد، بهعنوان حکمت متعالیه و فلسفۀ اسلامی شناخته میشود.