کتاب راویان روشناییخاطرات شفایی 50نفر از ایثارگران شرکت توزیع برق استان یزد را به تصویر کشیده است .
ایثارگران شرکت توزیع نیروی برق استان یزد نیز همچون همرزمان خویش توفیق حرکت به سمت قرب و منزلت حق را یافتند و پس از آن در صحنه خدمت خلوص نیت و روحیه ایثارگرانه، خوش درخشیدند.احمد رضانیا
دوراهی بزرگ زندگی من در سال1368اتفاق افتاد. چشمان نگران مادرم از یکسو، شوق رفتن به جبهه از طرف دیگر همه لحظههای مرا پر کردهبود. دست آخر، دل بر عقل غالب شد، و با وجود مخالفتهای زیاد خانواده و بیتابیهای مادرم راهی سربازی شدم، همه تعلقاتم در یک کلمه چهارحرفی خلاصه شدهبود، جبهه.
هم پای شوق درمیان بود و هم احساس وظیفه شرعی، چیزی در درونم به من ندا میدادکه باید کنار رزمندگان از خاک میهن و ارزشهای انقلاب دفاع کنم. سخت بود. اما بالاخره موفق شدم رضایت پدر و مادرم را جلب کنم. چهاردهماه در قم خدمت کردم و پس از آن راهی کردستان شدم.