کتاب ماوراء مرز نوشتۀ احسان صفرزاده یادداشتهایی از دو ماه زندگی وی در بخشی از خراسان و ماوراءالنهر است که امروزه تاجیکستان نام دارد. اثر حاضر با هدف افزایش شناخت مخاطب از این بخش خراسان و ماوراءالنهر انتشار یافته است. صفرزاده تلاش میکند که با زبانی ساده، مخاطب را متوجه تغییرات اجتماعی و انسانی این قسمت از حوزۀ تمدنی ایرانی اسلامی کند. نویسنده در هر سفر، نزیک به یک ماه مهمان مردمان این خطه بوده است. کتاب پیش رو درکی عینی از وضعیت اجتماعی، دینی، فرهنگی و سیاسی تاجیکستان ارائه میدهد، از نقاط سیاه و سفید روابط ایران و تاجیکستان میگوید و تصور مردم تاجیکستان از ایران را برای خوانندۀ ایرانی بیان میکند.
صفرزاده کتاب ماوراء مرز را در دو فصل گرد آورده و به توضیح هر کدام پرداخته است. فصل اول پیرامون یادداشتهای سفر نویسنده در سال ۱۳۸۵ به تاجیکستان است و فصل دوم روایتگر سفر نویسنده در سال ۱۳۹۵ به تاجیکستان است.
از مزارشریف باید ماشینهای قندوز را سوار شوی و در قندوز هم آنقدر معطل بمانی تا سواریهای مرز پر شود و به راه بیفتد و بعد از ساعتی، در ایستگاه خلوت مرزی افغانستان، گذرنامه را مهر خروجی بزنی و سپس در کرانۀ آمودریا منتظر بمانی و منتظر بمانی تا شمار مسافران به حدود بیست نفر برسد تا برای ناخدای لنج صرف داشته باشد که روشن کند و شما را به آن سوی آمو برساند. پس از عبور، وارد ایستگاه مرزی تاجیکستان میشوی....