کتاب پیش روی شما، برشهایی از داستان زندگی دختری که باعدم وجود اعتماد به نفس، عدم وجود عزت نفس و عدم وجودخودباوری درگیر است. را بیان کرده و تحلیل و بررسیِ موقعیتها از دید سوم شخص و دانای کل نیز در ادامه ی روایتها ذکر میشود. این تحلیلها و نتیجهگیریها، نتیجهی ماهها تحقیق و پژوهش، مطالعه کتب مختلف و بررسی موقعیتهای مشابه ازنظر روانشناسی میباشد.
سوفی من توی این رابطه حالم خوب نیست و اعصابم مدام از دست بعضی رفتارهای لیام خورد میشه ولی قدرت اعتراضکردن بهش رو ندارم چون مدام فکر میکنم اگر تحت فشار قرارش بدم ترکم میکنه. ببین من از اون یک سری انتظارات دارم و حتی نمیتونم اونا رو به زبون بیارم چون میدونم بهشون اصلا توجه نمی کنه و بیان کردنشون فقط باعث میشه من آدم غرغرو و پرتوقعی به نظر برسم. از طرفی لیام انگار نمیخواد متوجه حق و حقوق و نیازهای من توی این رابطه بشه، انگار به طورکل فراموش کرده که منم یک طرف این رابطه وجود دارم و مثل اون حق و حقوق و انتظاراتی دارم.
اعتماد به نفس و عزت نفس دو عنصر اصلی و پایه و اساس شکلگیری شخصیت ما در رابطه هستند، مونیکا در رابطهای که باپارتنرش دارد، مدام احساس ناتوانی و بیارزشی میکند، نه صرفا چون انتخاب اشتباهی داشته و یا با فرد نامناسبی در رابطه است، بلکه در درجه ی اول به این دلیل که مونیکا به صورت ناخودآگاه، ذهنیت منفیای نسبت به خودش دارد.