کتاب ماهیت موفقیت با تلفیقی از عکس های مهیج و توصیه های واقع بینانه به قلم مک اندرسون کمک می کند تعریف شخصی تان را از موفقیت پیدا کنید، به دلیل هستی و وجود خود پی ببرید، اهداف مشخص تعیین کنید، نگرشتان را مدیریت کنید، در مقابل ناملایمات ایستادگی کنید و ریسک پذیری یاد بگیرید.
هدف نویسنده در کتاب ماهیت موفقیت (The nature of success) این است که با روح شما ارتباط برقرار کند، چون فقط یک ایده می تواند زندگی شما را تغییر دهد، به شرطی که ایده ای مناسب باشد. وی با باور بر این موضوع که مردم سخنرانی ها را فراموش می کنند اما داستان ها را به ذهن می سپارند، مطالب کتاب را بیشتر در قالب داستان های واقعی تعریف کرده و از این طریق 28 کلید موفقیت اش را در اختیار شما قرار می دهد. مک اندرسون (mac Anderson) به شما اثبات می کند یک ایده ساده می تواند زندگی شما را تغییر دهد. یک تصویر گویاتر از هزار کلمه است.
موفقیت مسئله ای کاملاً شخصی است، اما بیشتر مردم موافقند که موفقیت واقعی یعنی احساس رضایت. موفقیت همان حس عمیق رضایت است که از روحتان آغاز می شود و کل وجودتان را فرا می گیرد. انسان موفق کسی است که خوب زندگی کرده، بارها خندیده و عشق ورزیده؛ کسی که زیبایی طبیعت را تحسین می کند، به دنبال بهترین خصلت دیگران است و بدون هیچ چشم داشت به دیگران کمک می کند.
مک اندرسون کارآفرینی موفق با بیش از سی سال سابقه، مؤسس شرکت ساکسسوریس است؛ شرکتی پیشگام در طراحی و بازاریابی محصولات انگیزشی. اما ساکسسوریس تنها موفقیت مک اندرسون نیست. او مؤسس و مدیرعامل مک کورد تراول بزرگ ترین شرکت مسافرتی در میدوِست و یکی از شرکا و معاون فروش و بازریابی شرکت محصولات غذایی اُروال کنت بزرگ ترین تولید کننده سالادهای آماده در کشور هم بوده است. موفقیت های مک در این سه حیطه نامرتبط به افزایش اشتیاق و مهارت های مدیریتی او منجر شده است.
مک در زمینه سخنرانی نیز از اشتیاق و مهارت بالا برخوردار است. او می گوید: «سی سال خون دل، عرق و اشک در حرفه کارآفرینی، چیزهای زیادی در مورد کار و زندگی به من آموخته که دوست دارم با دیگران در میان بگذارم. مک در مورد موضوعات مختلف صحبت می کند از جمله الهام بخشی، رهبری، انگیزه و تیم سازی.
وقتی دانشجوی سال اول بودم درسی فراموش نشدنی آموختم. هفته سختی پیش رو داشتم؛ کارهای زیاد و وقت کم برای انجامشان. عصبی و سردرگم بودم. آن شب یکی از دوستانم به اتاقم در خوابگاه آمد. وقتی مشکلم را به او گفتم گفت: «مک، چیزی رو که چند سال پیش مادربزرگم بهم گفت به تو می گم». اون گفت همیشه یادم باشه «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود».
گفتم: «بی خیال باب. من غرق کارم و تو به جای کمک از مادربزرگت نقل قول می کنی؟» اما بعد از اینکه او رفت آن چند کلمه در ذهنم مانور می دادند. یک تکه کاغذ برداشتم و همه کارهایی را که باید در سه روز آینده انجام می دادم، نوشتم. آن شب آن کارها را یکی پس از دیگری انجام دادم.
سه روز بعد آن کاغذ را برداشتم و روی آخرین مورد در فهرست خط کشیدم. احساسی بسیار خوب داشتم. سپس یک تکه کاغذ دیگر برداشتم و روی آن نوشتم «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». کاغذ را تا کردم و در کیف پولم گذاشتم. همان طور که بسیاری از شما می دانید، از آن زمان به بعد نقل قول ها را گردآوری می کنم. موفقیت یک باره از آسمان بر سر ما نمی ریزد، بلکه مانند نم نم باران و از طریق تعیین اهداف واقع بینانه و کوتاه مدت به دست می آید.