کتاب مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن به قلم استیو هاروی، برای آن دسته از شماست که سقوط کرده اید، آن دسته از شما که بخشی از راه را رفته اید و تازه فهمیده اید این چیزی نیست که دنیا برای شما رقم زده باشد.
وقتی از استعدادها و موهبت های خود استفاده کنیم، کائنات و هستی فرصت ها و منابع بی نظیری را در اختیارمان قرار می دهد. این ها همان جوایز خداوند هستند. این فرصت ها و ثروت ها می تواند سلامتی، خوشحالی یا قدرت مالی باشد. وقتی هیچ بذری در خاک هستی نمی کارید، شاخ و برگ درخت زندگی شما به تدریج خشک می شود اما وقتی پرشور و متعهد بذری در دل خاک می کارید، شاهد شکوفا شدن تمامی فرصت ها هستید. وقتی این موهبت های خدادادی را با دیگران سهیم شوید، شادمانی، عشق و دیدی مثبت نسبت به زندگی در برابر شما آغوش می گشاید. این کتاب به شما نشان می دهد که چگونه موهبت های تان را در زندگی متجلی سازید.
تمرکز اصلی کتاب مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن بر این است که چطور این استعدادها را در حوزه های مهم دیگر زندگی همچون ایجاد روابط عالی کاری یا تقویت خانواده به کار گیرید. کتاب مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن (Act like a success, think like a success)، به روش هایی کاملاً جدید، به غنای زندگی شما اضافه می کند.
استیو هاروی (Steve Harvey) هنرپیشه، تهیه کننده تلویزیونی و نویسنده این کتاب در یکی از خاطرات خود بیان می کند: همراه با سدریک در جت خصوصی نشسته بودیم، داشتیم از مؤسسه هاروی به شهری پرواز می کردیم که قرار بود برنامه سلاطین کمدی را روی صحنه ببریم. قرار بود در این برنامه همراه برنی ماک و سدریک باشم. در کابین مسافران همه خواب بودند. وقتی از پنجره به بیرون نگاه کردم، می توانستم چراغ های روشن شهر را ببینم. پس از آن اشک از صورتم جاری شد.
در آن لحظه، نمی توانستم آن همه موهبت و نعمت را که خدا به زندگی ام جاری ساخته بود، باور کنم. نمی توانستم باور کنم که سوار جت جی سه ای هستم که تور تبلیغاتی به دنبالم فرستاده است. در طول زندگی بارها به من گفته بودند که به هیچ دردی نمی خورم. من کارهای زیادی انجام داده بودم که از هیچ یک از آن ها لذت نمی بردم. از قالیشویی گرفته تا فروش بیمه؛ از هفته ها رانندگی در جاده تا بی کاری و بی خانمانی و اخراج از کار. من سختی های زیادی را از سرگذرانده بودم.
حال به ناگاه حسی سرشار از موفقیت وجودم را فرا گرفت و اشک هایم سرازیر شدند. اینکه تمام رؤیاهایم محقق شده اند، مرا تحت تأثیر قرار داد. همیشه دلم می خواست یکی از معروف ترین کمدین های این کشور شوم و حالا این رؤیا هم به حقیقت پیوسته بود. به محض اعلام عمومی تورمان، مردم نام سلاطین کمدی را روی ما گذاشتند و بعد ما ثابت کردیم که این عنوان درست انتخاب شده است. ما به بزرگ ترین و معروف ترین گروه کمدی تبدیل شدیم. تور ما حدود 58 میلیون دلار درآمد داشت. رؤیاهای من به حقیقت پیوستند و اکنون در مقابل چشمانم راه می رفتند. همان جا داخل جت خصوصی، شادی، رضایت و هماهنگی با رسالتی را که خداوند برای من تعیین کرده است با تمام وجود تجربه کردم.
از نظر من موفقیت، خودرویی که سوار می شدم، خانه ای که در آن زندگی می کردم، مقصدی که به آن سفر می کردم یا لباسی که بر تن داشتم، نبود. بخشی از موفقیت من به درآمدی که در می آوردم و کارهایی که می توانستم برای خودم و خانواده ام انجام دهم، مرتبط بود. از دیدگاه من موفقیت، ازدواج و گذران زندگی مشترک با زنی بود که به من کمک می کرد تا بهترین هایم را ارائه دهم. موفقیت برای من عشق ورزیدن به فرزندانم و استفاده از مشورت و کمک آن ها در کسب و کارم بود. موفقیت برای من انجام همان کاری بود که با تمام وجود دوستش داشتم.
ممکن است تعریف شما از موفقیت با تعریف من فرق داشته باشد اما همه ما آرزوهایی در زندگی داریم که مشترک هستند. همه ما خواهان آسایش ذهنی، عشق ورزی به دوستان و خانواده، سلامت جسمی و روانی و سطحی از رفاه مادی هستیم. تعریف شما از موفقیت هر چه که باشد، این کتاب زندگی تان را تغییر خواهد داد و به شما کمک می کند که به آن دست یابید.
اینکه پول ارزشمند خود را صرف خریدن کتاب مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن کرده اید، نشان از آن دارد که با جدیت به دنبال دستیابی به سطحی برتر از زندگی هستید و می خواهید هر آن چه را دنیا برای تان در نظر گرفته، در آغوش بگیرید. من این کتاب را برای تمامی افراد نوشته ام. برای یک دانشجو که هزار آرزو دارد، برای فارغ التحصیلی که تلاش می کند گامی بزرگ در دنیای کسب و کار بردارد، برای بازنشسته ای که در انتظار آینده ای نامطمئن است یا برای هر کسی که در اوج ایستاده و می خواهد این جایگاه را تا ابد حفظ کند. انتخاب با شماست. شاید تازه مسیر را شروع کرده اید یا شاید از موانع پیش رو خسته شده اید و تصمیم گرفته اید عقب نشینی کنید. شاید هم مسیری طولانی را جلو رفته اید و دیگر انگیزه ادامه دادن ندارید.
اولین کتاب استیو هاروی، مثل یک زن عمل کن، مثل یک مرد فکر کن، به میلیون ها زن کمک کرد تا نگاهی جدید به روابط و رفتار خود داشته باشند. کتاب مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن، به شما کمک خواهد کرد تا اهداف زندگی خود را دوباره مرور کنید و ابزار و تجهیزات لازم برای رسیدن به آن را تعیین کنید. کتاب های قبلی نویسنده زنان را به عنوان مخاطب هدف در نظر گرفته بودند. اما این کتاب برای همگان است. این کتاب مرد یا زن، پیر یا جوان، تازه کار یا بازنشسته، همه را تقویت می کند. این اثر پر از اطلاعات عالی است که به شما کمک می کند تا صرف نظر از جایی که ایستاده اید، به خواسته های تان برسید.
همان طور که در کتاب مثل یک موفق عمل کن، مثل یک موفق فکر کن می خوانید، فقط زنده ماندن ایده خوبی نیست. زندگی چیزی بیشتر از ماندن در یک شغل خسته کننده و یکنواخت، خریدن یک ساعت طلا و خوردن و وزن اضافه کردن است. زندگی شما چیزی بیشتر از انتظار برای پیدا شدن یک فرصت مناسب است. زندگی شما چیزی بیشتر از اتلاف وقت و دیدن کامیابی دیگران و درجا زدن است. کلمات این کتاب در شما انگیزه ایجاد خواهد کرد تا با استفاده بهینه از آن چه در وجودتان دارید یعنی با به کارگیری همان موهبت درونی خود، بیشترین لذت را ببرید.
بسیاری از کتاب های خودیاری و انگیزشی به شما می گویند که باید برای دست یابی به موفقیت، چیزهایی به دست آورید که امروز صاحب آن نیستید اما استیو هاروی این جا هست که بگوید شما نیاز به هیچ کلاسی ندارید، نیاز به یادگیری زبان دیگری ندارید، نیازی به صرف هزینه و انرژی و ارتباط با افراد دیگر ندارید. برای آنکه در زندگی موفق باشید اول و قبل از هر چیز باید موهبت درونی خود را بشناسید و می دانید فایده اش چیست؟ شما این موهبت را دارید.
من نوشتن رؤیاهایم را با ساختن تخته تجسم، یک قدم جلوتر بردم. نه تنها می خواستم درباره چشم اندازم بخوانم، بلکه دوست داشتم آن را ببینم. ابتدا که شروع به ساختن تخته تجسم کردم، خیلی از افراد اطرافم معنای این کار من را درک نکردند. برخی گفتند: «استیو! تو کلی پول داری، با این تخته تجسم چیکار می کنی؟» اما بگذارید به شما چیزی بگویم، من دست برنمی دارم. می خواهم در تمام زندگی ام مشغول یادگیری و پیشرفت کردن باشم. احتمالاً تمام افراد موفقی که می شناسم هم همین گونه هستند. زندگی آنان در بیش تر گرفتن خلاصه نمی شود، بلکه به بیش تر انجام دادن ختم می شود.
من تخته تجسم دارم تا به زندگی ام جهت درستی بدهد. هنوز چیزهای زیادی هستند که دوست دارم به دست بیاورم. از گذشته ام یاد گرفتم بهترین راه برای رسیدن به هدف هایم این است که آن ها را جلوی خودم جایی که همیشه بتوانم نگاه شان کنم، قرار دهم. هرجا که باشم؛ چه در آتلانتا یا شیکاگو پشت میز کامپیوترم نشسته باشم یا مشغول چک کردن آیفون خود باشم، نخستین چیزی که بر روی صفحه همه این ها بالا می آید، تخته تجسم است.
مهم نیست کجا باشم، می خواهم که چشم اندازم به طور کامل جلوی مغز و ذهنم قرار بگیرد. نه تنها می توانم تخته تجسم را در همه جا ببینم، بلکه چشم اندازی که دارم به صورت مستقیم با بهبود بخشیدن تمام نقاط و بخش های زندگی ام که بیش ترین اهمیت را برایم دارند، در ارتباط است و راه هایی را پیدا کردم که این چشم اندازها فراتر از صفحه موبایل و لپ تاپ و کامپیوترم زندگی کنند.
نظر دیگران //= $contentName ?>
عالی بود خیلی انگیزه بخش بود 😊🙏...