کتاب شامل سه داستان کوتاه به نام های"تفنگ کاغذی"، "اطلسی و نرگسی" و " موج کوچک" است. در داستان تفنگ کاعذی کودکی با کاغذی که دارد تفنگی می سازد و با آن به حالت بازی پدر، مادر و خواهرش را می کشد. وقتی بالای سر آنها می رود هیچ کدام بیدار نمی شوند که او را ببوسند و یا با او حرف بزنند. کودک ناراحت می شود. کاغذ را باز کرده و روی آن گل خوشبویی می کشد و به وسیله گل خانواده اش را زنده می کند.