مدیریت منابع انسانی معطوف به سیاستها، اقدامات و سیستمهایی است که رفتار، طرز فکر و عملکرد کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهند. مدیریت منابع انسانی عبارتست از رویکردی استراتژیک به جذب، توسعه، مدیریت، ایجاد انگیزش و دستیابی به تعهد منابع کلیدی سازمان؛ یعنی افرادی که در آن یا برای آن کار می کنند(آرمسترانگ، ترجمه پارسیان و مهدیه،1389).
امروزه بسیاری از سازمانها در پی تعالی اند، و یکی از معیارهای مهم تعالی سازمانی، کارکنان به شمار میروند و به توانمند سازی شان در مدل تعالی بیش از پیش توجه شده است. توانمند سازی نوعی راهبرد برای بهبود مستمر در روشهای خلاق و جدید برای تمام جنبه های عملکرد در سازمان است. با توجه به این که منابع انسانی عامل مهم برای تعالی سازمانی محسوب می شود. بنابراین سازمانها به مدیرانی اثر بخش، نواندیش و متعهد نیازمندند که با همه سختیها و مشکلات و شرایط حاکم در سازمانهای کنونی بتوانند به رشد و تعالی سازمان خود ادامه دهند. در این راستا یکی از وظایف مهم مدیران در سازمانها، شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان و فراهم کردن زمینه های رشد و شکوفایی به منظور توانمند شدن روان شناختی کارکنان است. توانمندسازی روانشناختی عبارت است از فرایند انگیزش درون شغلی که شامل چهار حوزه شناختی، یعنی احساس شایستگی، احساس موثر بودن، احساس معنادار بودن و حق انتخاب است و یا توانمندسازی روان شناختی را میتوان به معنای قدرت بخشیدن به کارکنان تعریف کرد، یعنی به آنها کمک کنیم حس اعتماد به نفس خود را تقویت، و بر احساس ناتوانی یا درماندگی غلبه کنند.