کتاب یک دقیقه سکوت نوشته نفیسه نظری درباره ی زندگی و مرگ ادواردو آنیلی (مهدی آنیلی) می باشد که در انتشارات عهد مانا به چاپ رسیده است.
سرگذشت و سرنوشت بسیاری از شهدا تکان دهنده است. آشنا کردن جوانان با سرگذشت این قهرمانان می تواند موجب تحول مثبت در زندگی آن ها شود.
یک دقیقه سکوت به سرگذشت شهیدی پرداخته که زندگی بسیار عجیبی داشته است. او در اوج ثروت و شهرت، شیعه می شود و در راه ایمان و اعتقاداتش به شهادت می رسد. ادواردو آنیلی برای چه توسط صهیونیستم ها به شهادت رسید؟
ادواردو با مشاهدهی وضعیت کشتار مسلمانان در فلسطین، در حمایت از مظلومیت آن ها جنایات صهیونیست ها را محکوم کرد. او در راستای تلاش برای نجات مردم فلسطین با نخست وزیر ایتالیا درباره ی شرایط کمک به مسلمانان صحبت می کند. ادورادو مشغول چنین فعالیت هایی بود که جسدش را زیر پلی در کنار رودخانه پیدا می کنند. مرگی نابهنگام و عجیب که ساختگی بودن آن بسیار واضح بود. شواهدی موجود است که مجموعه ی رفتارها و مخالفت او با صهیونیست ها را عامل مرگش معرفی می کند؛ همان طور که خودش نیز مرگش را پیش بینی کرده بود.
سوال اصلی آبراهام شوکور در مورد ادواردو چه بود؟ آیا ادواردو ارزش یک دقیقه سکوت در ابتدای بازی مهم تیم های ملی ایتالیا و انگلیس را داشت؟ مطالعه کتاب «یک دقیقه سکوت» می تواند برای نوجوانان و جوانان ما بسیار آموزنده باشد.
ادواردو در سال ۱۹۷۴م در ۲۰ سالگی با قرآن آشنا شد و پس از مطالعه و بررسی پیرامون قرآن و تحت تأثیر قرآن مسلمان شد و در یک مرکز اسلامی در نیویورک شهادتین را به زبان جاری کرد. دوستانش نام هشام عزیز را برای او انتخاب کردند. او در فروردین سال ۱۳۵۹ش در پی آشنایی با محمدحسن قدیری ابیانه، رایزن مطبوعاتی وقت سفارت ایران در ایتالیا، شیعه شد و نام او را مهدی گذاشتند. او در فروردین سال ۱۳۶۰ش در حسینیه جماران با امام خمینی دیدار کرد و سپس برای زیارت مرقد امام رضا (علیه السلام)، هشتمین امام شیعیان به مشهد رفت. به گفته برخی از نزدیکان ادواردو، او پس از مسلمان شدن، سختیهای فراوانی از سوی خانواده متحمل شد.
پدر ادواردو، او را از مدیریت شرکت فیات عزل کرد و مدتی او را در یک ویلای شخصی زندانی کرد. گفته شده او را به یک مرکز روانی با پرسنل یهودی بردند؛ اما او به جهت ترس از شستشوی مغزی از آنجا فرار کرد. با این وجود ادواردو اسلام و تشیع را تبلیغ میکرد و با راهنمایی او، دوست نزدیکش کنت لوکا گائتانی لاواتلی پسر سلطان شراب ایتالیا مسلمان شد. او همچنین تهیهکنندگی مستندی درباره اسلام برای کانال یک ایتالیا را به عهده داشت. برای ادامه داستان به نسخه الکترونیک و یا چاپی آن مراجعه کنید...
هادی به سرعت گفت: چرا ایتالیا را ترک نمی کنی؟ تجربه ثابت کرده است که این تهدیدها نتیجه ی خوبی ندارد. در طول مدتی که ادواردو با بچه های ایرانی و مسلمان در ارتباط بود، دوستانش از توهین ها و آزارهای گاه وبی گاه در امان نبودند.
آبراهام گیج شده بود.
-چه کسانی هستند؟ کسانی که این کارها را می کنند؟ ترس و وحشت ایجاد می کنند...
-چه کسی می داند؟ اصلاً چه تفاوتی دارد؟ مهم این است که نفوذ سرشار و قدرتی غیرقابل باور دارند و مطمئناً پشت شان به جایی گرم است!
آبراهام مدتی فکر کرد: دیگر برایم مسجّل شده است که در پس مرگ ادواردو آنیلی داستانی وجود دارد. راستش تا قبل از این اتفاق، هنوز در شک و تردید بودم که آیا ادواردو خودکشی کرده و یا کشته شده است، ولی حالا متوجه شده ام که مرگ ادواردو آن طور که آن ها مسئله را یک خودکشی جلوه داده اند نیست. من می مانم، تا تا زمانی که بتوانم می مانم. راستش تا قبل از این شاید فقط می خواستم یک مقاله ی پر سروصدا تهیه کنم. خب... من یک خبرنگار هستم و انگیزه ام برای کنجکاوی تنها به نوشتن یک مقاله و حالا در مراحل بالاتر به نوشتن یک کتاب منتهی می شود؛ اما حالا انگیزه ام فرق کرده. می خواهم برای دل خودم همه چیز را بفهمم. به نظر تو فکرم درست است؟ اگر جای من بودی چه می کردی؟ هادی مدتی تأمل کرد. سپس عینک بدون فرمش را روی چهره جابه جا کرد و گفت: خُب بستگی دارد... بستگی به این دارد که راهی را که در پیش گرفته ام تا چه اندازه برایم مهم و با اهمیت است. اگر کم اهمیت است و در رشد و خودسازی ام آن چنان تأثیری ندارد، خیلی سریع رهایش می کنم.
آبراهام در میان سخنانش پرسید: و اگر اهمیتش زیاد باشد؟
نسخه چاپی کتاب یک دقیقه سکوت را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و از خواندن آن لذت ببرید.
ورزشگاه لحظه به لحظه شلوغ تر می شد، ازدحام جمعیت بی دلیل نبود. مسابقه فوتبال بین تیمهای ملی ایتالیا و انگلیس چیزی نبود که دوستداران فوتبال بتوانند به راحتی از آن چشم پوشی کنند. آبراهام هم به عنوان خبرنگار با دوربین عکاسی مجهزش در گوشه ای از زمین بزرگ فوتبال و در کنار بقیه خبرنگاران ایستاده بود و در دل خدا، خدا می کرد تا بتواند عکس های جذابی از این بازی برای محل کارش بفرستد. عاشق شغلش بود و در سی وهشت سالگی فکر می کرد، هنوز برای تبدیل شدن به خبرنگاری حرفه ای راه خیلی دور و درازی پیش روی خود دارد. علاقه ی شدید به کارش باعث شد بود که حتی از خانواده و زندگی مشترکش هم دست بکشد. چه می شد کرد؟
او خبرنگار بینالمللی یک نشریه و خبرگزاری بسیار معروف و پرطرفدار بود و نمی توانست در یک نقطه و در کشورش بماند، خصوصیت شغلش این بود که هر لحظه در یک گوشه ی دنیا باشد. نفس و ذات شغلی که داشت با نیازهای همسر و فرزند چهارساله اش در تضاد بود. گاهی آن چنان در کارش غرق می شد که فراموش می کرد آخرین بار چه زمانی استانبول را دیده است. تا حدی کارش را دوست داشت و از انجامش لذت می برد که حس می کرد، روزی که مشغول به این کار نباشد، برایش پایان دنیاست.
نسخه الکترونیک کتاب یک دقیقه سکوت را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید.
مشخصات کتاب یک دقیقه سکوت در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | عهد مانا |
نویسنده: | نفیسه نظری |
تعداد صفحه: | 174 |
موضوع: | داستان ایرانی،شهدا |
قالب: | چاپی و الکترونیک |