کتاب صوتی جهنم، بهشت اثر جومپا لاهیری، درباره ی خانواده ای بنگالی است که در آمریکا اقامت دارند و با مردی عجیب و غریب آشنا می شوند.
جومپا لاهیری (Jhumpa Lahiri)، نویسنده آمریکایی هندی تبار است. لاهیری با نخستین اثرش، مجموعه داستان مترجم دردها (۱۹۹۹)، برنده جایزه ادبی پولیتزر در سال ۲۰۰۰ شد.
در قسمتی از کتاب صوتی جهنم، بهشت (Hell Heaven) می شنویم:
پراناب چاکرابورتی در اصل برادر کوچک تر پدرم نبود. او یک مرد بنگالی و اهل کلکته بود که در اوایل دهه هفتاد سر و کله اش در زندگی اجتماعی والدینم پیدا شد، زمانی که در یک آپارتمان اجاره ای در میدان مرکزی زندگی می کردند و می توانستند تعداد دقیق آشنایان خود را با یک دست بشمارند. اما من هیچ عمویی نداشتم که واقعاً آمریکایی باشد، و به من یاد داده شده بود که او را عمو صدا بزنم.
به همین روال او همیشه پدرم را به صورت رسمی صدا می زد و به او شامال دا می گفت. و مادرم را هم به جای آپارنا، بودی صدا می زد، طبق یک سنت بنگالی برای صدا کردنِ زنِ برادر بزرگ تر به جای استفاده از اسم کوچکش.
بعد از اینکه عمو پراناب با والدینم دوست شد اعتراف کرد آن روز که برای بار اول او را می دیدیم، من و مادرم را به دنبال یک بعد از ظهر بهتر در خیابان های اطراف کمبریج تعقیب کرده بود. جایی که من و مادرم قصد کرده بودیم بعد از تعطیلی مدرسه ام، در آن پرسه بزنیم. در طول خیابان ماساچوست و داخل و خارج بازارچه کوپ، جایی که مادرم می خواست به اثاثیه های به حراج گذاشته شده نگاه کند، دنبالمان آمده بود. داخل محوطه حیاط همراه با ما پرسه زده بود.
نظر دیگران //= $contentName ?>
کتاب جالبی بود، درس من از این داستان مصائب جدی تفاوت فرهنگ ها و ملت هاست و اینکه چه حس عمیقی در زندگی سنتی ش...
عالی بود...