کتاب یاری خورشید به قلم مهدی خدامیان آرانی درباره ی امام زمان نوشته شده است. این کتاب می خواهد یک عشق آسمانی را حکایت کند و یادآور شوق و اشتیاق دل های مومنان باشد.
من تلاش می کنم تا از آقا و مولایمان حضرت مهدی (علیه السلام) بنویسم و قدمی هر چند کوتاه در زنده نگاه داشتن یاد او انجام بدهم.
جا دارد نهایت احترام خود را تقدیم همه استادانی کنم که از اندیشه های آنان، بهره زیادی برده ام. از خدا می خواهم توفیقم دهد تا بتوانم این مسیر را ادامه دهم.
در قسمتی از کتاب یاری خورشید می خوانیم:
آری، امام زمان به هیچ کس غیر از خدا نیاز ندارد، همانگونه که پیامبران نیازی به مردم نداشتند، خدا پیامبران را در زمان های مختلف یاری کرد، زمانی که ابراهیم (علیه السلام) را در آتش انداختند، جبرئیل نزد او آمد و گفت: «ای ابراهیم! آیا کاری به من داری؟». ابراهیم در پاسخ گفت: «به تو که جبرئیل هستی احتیاجی ندارم». ابراهیم فقط به یاری خدا دلبسته بود و خدا هم به آتش فرمان داد تا بر او سرد و گوارا گردد.
امام حسین (علیه السلام) هم وارث ابراهیم (علیه السلام) بود، وقتی که او با لب های تشنه در گودال قتلگاه افتاده بود، گروهی از جن ها نزد او آمدند و چنین گفتند: «ای آقای ما! ما از شیعیان تو هستیم، اگر اجازه بدهی همه دشمنان تو را نابود می کنیم»، امام به آن ها گفت: «اگر به شما چنین اجازه بدهم پس این مردم چگونه امتحان بشوند؟».
آری، اگر امام حسین (علیه السلام) اراده می کرد، می توانست همه دشمنانش را نابود کند، به اذن خدا، همه قدرت زمین و زمان در دست او بود، امّا مصلحت بر آن بود که آن حضرت از این قدرت بهره نگیرد و امور به صورت عادی پیش برود. امام حسین در روز عاشورا فریاد برآورد: «هل من ناصر ینصرنی! آیا کسی هست مرا یاری کند». او می دانست که خدا می خواهد با صبر او، مردم آن روزگار را امتحان کند.
آنان که در کربلا امام حسین (علیه السلام) را یاری کردند، حماسه ای بزرگ و زیبا آفریدند. با فداکاری آنان بود که کربلا جلوه گاهی از هدف اصلی خلقت انسان شد. امروز هم امام زمان به یاری ما نیاز ندارد، ولی از همه ما را به یاری فرا می خواند تا همه امتحان شویم، خوشا به حال کسی که از این امتحان، سربلند بیرون می آید.
کنگره :
BP224/4/خ4ی2 1396
شابک :
978-600-243-146-2