کاترین منسفیلد در کتاب خوشبختی، تابش نور و رنگ، خاطرات کم رنگ و بیان نشده و احساساتی را که کاملا درک نشده اند، توصیف می کند و همه ی این ها موجودیت و زندگی روزمره را می سازد.
حاصل حیات ادبی کوتاه کاترین منسفیلد (Katherine Mansfield) هشتاد داستان کوتاه، یک دفترچه ی شعر و تعدادی نقد ادبی و نوشته های پراکنده است و داستان های کوتاه او حکایت از ذوق و استعداد نویسنده ای چیره دست و صاحب سبک دارد.
منسفیلد از پیشگامان شیوه ی سیلان ذهنی در داستان نویسی به شمار می رود و تاثیر «آنتوان چخوف» بر او قابل ملاحظه بوده است و بسیاری از منتقدان آثار او را با چخوف مقایسه می کنند.
در بخشی از کتاب خوشبختی (Bliss And Other Short Stories) می خوانیم:
با این کلمات آخر، حسی غریب و ترسناک در ذهن برتا پدید آمد. انگار حسی کور با لبخند در گوش اش زمزمه می کرد:«به زودی مهمانان خواهند رفت، خانه ساکت و آرام خواهد شد. چراغ ها خاموش می شود و تو و او تنها می شوید، در اتاق تاریک و گرم. . .»
برتا از روی صندلی پرید و به سمت پیانو رفت. و با صدای بلند گفت: «چه قدر حیف که کسی نیست پیانو بزند! حیف که کسی پیانو نمی زند!»
کنگره :
PZ3/م778خ9 1393