داستان این کتاب درباره «زندگی و مرگ» است. این داستان به شما میگوید که زندگی و مرگ دو روی یک سکه هستند و درکنار هم زیبایند، پس دلیلی برای ترسیدن و انکار مرگ وجود ندارد. اگر بهجای جنگ با مشکلات، با آنها همراهی کنید و راه برقراری ارتباط با آنها را کشف نمایید برایتان مانند رقصیدن شگفتانگیز میشوند. در این داستان اشکال مختلف برقراری ارتباط با مشکلات خود را درک میکنید و برای مجهولات زندگی و ذهن خود فرمولهایی را ایجاد مینمایید. نویسنده برای تبیین مفهوم داستان به بیماری «هانتینگتون» پرداخته است.