تو زمان های قدیم جایی که هیچ کسی نمیدونست کجاست پسری 7 ساله به اسم ولف زندگی می کرد، اون پدر و مادرش رو از دست داده بود و با عمه ی پیرش زندگی می کرد. عمه ی ولف زن بدجنس و بداخلاقی بود.
اما ولف پسرخیلی مهربون و خوش قلبی بود، اون عمه ی پیرش رو با وجود اینکه بداخلاق و زشت بود خیلی دوست داشت.
عمه ی ولف زن پولداری بود، یک خونه ی خیلی بزرگ و یک کسیه پر از طلا داشت اما با وجود این همه سرمایه، ولف رو به مدرسه ی خیریه فرستاد تا اونجا زندگی کنه …