کتاب استاد و درس(ادبیات، هنر، نقد) به قلم علی صفائی حائری و منتشر شده توسط انتشارات لیلهالقدر شامل جریان هنر در هنرمند و در تاریخ و نظریهها «... ما در این مختصر از خاستگاه هنر، از آغاز و جریان آن تا امروز و تنوع و شکلهای گوناگون آن تحلیلهایی میآوریم و این تحلیلها را ارزیابی میکنیم و قانونهای حاکم بر این جریان را مشخص میسازیم.
آنگاه از جریان نقد هنر گفت و گویی میآوریم؛ نقدی که همراه با خوشایندها و ناخوشایندها شروع نشده، تا آنجا که با معیارهای خویش، مخاطب و ادیب و کلمات را به تحلیل کشیده و رشد شخصیت و جریان روانی هنرمند و یا طبقه هنرمند و جریان اجتماعی او را و هماهنگی و ناهماهنگیها را به عنوان معیار برای نقد آثار هنری به دست آورده است. آنگاه به قانونهای مفسر این جریان و این نقد میپردازیم.و در آخر سر به تحلیل کوتاهی از همان مفاهیم اساسی هنر روی میآوریم تا شاید آن چه را در این کتابها و در این درسهای متداول حوزه نیامده جبران کرده باشیم و یا راهی را برای این جبران نشان داده باشیم.»
جریان هنر
هنر دو جریان دارد؛ یکی در درون هنرمند و دیگری در دل تاریخ.
پیش از بررسی جریان تاریخی هنر، به تحلیل تولد هنر در وجود هنرمند میپردازیم؛ چون این تولد و این جریان در هر مرحله از تاریخ شکل میگیرد و تاریخ هنر را شکل میدهد. این جریان میتواند توضیحی برای جریان تاریخی هنر باشد، که چگونه هنر شکل گرفت و تا امروز پر کشید.
هنر چگونه آغاز میشود؟ در هنرمند چه میگذرد که به
یک شعر،
یک تابلو،
یک داستان
و یا یک تندیس، ختم میشود؟
تنوع هنرها
تنوع روشهای بیان در هنر و تنوع سبکها و به طور کلی تنوع شکلهای هنری از خط و رنگ و نور و از شکل و حجم و از کلمهها و از نتها و حرکتها و حالتها، وابسته به بینش و انتخاب هنرمند است و بینش و انتخاب هنرمند، وابسته و محکوم نظام اجتماعی او نیست؛ چون همان طور که گذشت آنچه بیش از تولید اصالت دارد، ترکیب انسان است.
در نتیجه برای تحلیل سبکها و تحلیل تنوع هنرها باید بر بینش هنرمند تکیه کنیم و برای تحلیل این بینش باید مجموعهی چیزهایی را در نظر بگیریم که هیچ کدام به تنهایی اصالت ندارند و فقط در ترکیب آنها اصالت تحقق مییابد.
برای توضیح از تنوع سبکها و تنوع هنرها، تحلیلهای گوناگونی وجود دارند؛ در رابطه با تولید و در رابطه با ابعاد گوناگون زندگی و در رابطه با امکانات و شرایط محیط و در رابطه با مجموعهی عواملی که در انسان ترکیب میشوند و در نتیجه او را به آزادی و به انتخاب میرسانند.
هگل میگوید: تنوع هنرها به خاطر غنا و سرشاری ایدهی مطلق است. و میگویند: به خاطر تنوع طبیعت است. و میگویند تأثیر متقابل دو عامل، انواع هنرها را ایجاب میکند؛ یک، چند جهتی و گوناگونی زندگی. دو، چند جهتی نیازهای استاتیکی.