مروری بر کتاب «رویارویی با تادئوش کانتور» نوشته ی کریشتف میکلاشفسکی
روایتی از تئاتر آوانگارد در لهستان
جنبش های آوانگارد هنری در سراسر قرن بیستم در گوشه و کنار جهان در کار جابه جایی مرزهای تثبیت شده ی هنر بودند. این جنبش ها در هر زمینه ی هنری که به حرکت درمی آمدند، دست کم دو اصل را در سرلوحه ی کارهایشان قرار می دادند. از یک سو می کوشیدند روی جدایی هنر و زندگی خط بطلان بکشند، هنر را هرچه بیش تر به زندگی نزدیک و نزدیک تر می کردند و بیش از هر چیز دیگری از خود زندگی سرچشمه می گرفتند.
از سویی دیگر، و به لطف همین نگاه خاصشان به زندگی، دست به تجربه های بی سابقه ای در عالم هنر می زدند. بنا به همین کرد و کارها بود که آوانگاردها نه تنها جایی در قلمروهای رسمی هنر نداشتند، که خود نیز علم مخالفت با این قلمروها را برمی داشتند؛ گرچه بعدها، وقتی آوانگاردیسم از تب و تاب می افتد، ماحصل کار آوانگاردها در تاریخ هنر جذب می شد. تادئوش کانتور یکی از آوانگاردهای لهستانی در حوزه ی تئاتر بود که به مرور زمان اهمیت و ارزش کارهای او از مرزهای لهستان فراتر رفت و آوازه ای جهانی یافت. کانتور که متولد ۱۹۱۵ در لهستان بود در زمان اشغال این کشور از سوی نازی ها گروه تئاتری تجربی به راه انداخت و به این ترتیب، کار خود را به عنوان هنرمندی آوانگارد و تأثیرگذار آغاز کرد.
او تا زمان مرگ خود در سال ۱۹۹۰ دست به تجربه های گوناگون تئاتری زد و همه ی توان خود را به کار بست تا تئاتر را از مرزهای تعریف شده ی آن فراتر ببرد. کریشتف میکلاشفسکی که سال های طولانی به عنوان بازیگر در کنار این چهره ی آوانگارد تئاتر لهستان بوده، در «رویایی با تادئوش کانتور» از کارها و اجراهای مختلف کانتور و گفت و گوهایی که در حین آن ها با او داشته، نوشته است.
کتاب که با ترجمه ی میلاد حسینی شکیب و از سوی انتشارات افراز روانه ی بازار کتاب شده، تصویری دقیق و مثال زدنی از فعالیت های تئاتری کانتور طی چند دهه ی پایانی زندگی او به دست می دهد. با هم فرازی از این کتاب را می خوانیم:
شعار «ارتباط ابدی هنر با واقعیت» باعث شد تا کانتور دو شرط اساسی مرتبط با این موضوع ایجاد کند. اولی این بود که سیستم های ارزش گذاری یک کار هنری همیشه در تضاد با این «واقعیت» بودند. دوم اینکه، هنرمند باید همیشه طرف زندگی را بگیرد و جدایی او از قلمرو هنر- که به شدت در کار دوشان مورد توجه است- باید بهعنوان یک فرایند مستمر و بی وقفه قلمداد شود. «خلاقیت کامل واقعیت کامل است»- راه دیگری بود که کانتور این موضوع را فرمول بندی می کرد و در بسیاری از مانیفست های او، که در ارتباط با یک تولید نمایشی خاص ارائه کرده است، ثبت شده است.
کنگره :
PN2589 /ل9ک2 1391