کتاب انفاق فقر، به قلم مرحوم استاد حاج شیخ علی صفاییحائری نخستینبار قبل از انقلاب چاپ شده بود، اما اکنون با ویرایش جدید دوباره به چاپ رسیده است. این کتاب شامل طرح مسئله فقر و انواع آن و راهحلهای پیشنهادی استاد برای رفع آن است.
دیدگاه اسلام نسبت به فقر و انفاق در این مجموعه که متشکل از دو بحث: فقر و انفاق میباشد، دیدگاه اسلام نسبت به این دو پدیده مطرح شده است.
در بحث فقر با توجه به عوامل و ریشههای آن به تقسیم و دستهبندی آن به فقر سرمایهداری، استعماری، خودساخته و طبیعی توجه شده، سپس به راهحلهای ارائه شده در این زمینه پرداخته شده و در نهایت راهحل جامعی پیش روی خواننده قرار داده شده است. در بحث انفاق نیز به ارزش و انگیزه و اندازه و شکل و روش و مصارف و موانع و وسعت و گستردگی انفاق، توجه شده و مورد ارزیابی قرار گرفتهاند.
پس از انقلاب صنعتی، کشورهای صنعتی مجبور بودند تا مواد خام و خوراک کارخانه ها را تهیه کنند و از آنجا که خود چیزی نداشتند، مجبور بودند که راه دریا را در پیش بگیرند و به کشورهای غنی روی بیاورند و تاریخ استعماری را بیافرینند و مواد خام را چپاول کنند. برای رسیدن به این مقصود مجبور بودند کشورهای صاحب مواد را با فقر، با جنگ، با جهل، زنجیر کنند تا مبادا یک روز جنبشی و حرکتی به وجود بیاید و در آن دوره ی فقر و نیاز در تمام نهادهای جامعه رسوخ میکردند و جهل و جنگ تا آخرین ذخیره های ثروت را میلیسیدند و چیزی به جای نمیگذاشتند.
باز در هنگامی که صنعتها به اوج شکوفایی خود رسیدند و تولید بیش از مصرف شد، مجبور شدند به دنبال مصرفکننده و بازار فروش، چراغ به دست بگیرند و در این گردش با یکدیگر بجنگند و عاقبت مصالح کنند و کشورها را با اقتصاد یک پایه بار بیاورند و در سایر قسمتها نیازمند و فقیر و محتاجش بگردانند تا اینها مواد مورد نیاز خود را از آنها تهیه کنند و بازار فروش و مصرفکننده خویش باشند و به خاطر مصرف بود که تجمّل و جنگ و یا تب جنگ به اوج خود میرسید.
این دو نوع فقر که در یکی مواد خام را به یغما میبرند و در جای دیگر اقتصاد را یک پایه میکنند، همان فقری است که به نام فقر استعماری نامیده میشود و همان فقری است که در تمام کشورهای عقبافتاده و در حال رشد، جای پا دارد.