بارها از من پرسیدهاند؛ «چرا این همه خاطرهگویی و خاطرهنگاری؟» و «چه فایده از این همه گفتهها و نوشتهها؟!» پاسخ به این پرسش را باید در هجده سال پیش جست، زمانیکه برای اولین بار پای در این مسیر نهادم. با اینکه در حال و هوای انقلاب اسلامی رشد و تکوین یافته بودم، سؤالات بسیاری پیرامون این پدیده بزرگ سیاسی ـ اجتماعی که زندگی ما را زیر و رو کرد، در ذهن داشتم. در پی یافتن پاسخ به پرسشهایم دست به تحقیق و مطالعه زدم. در کتابها، کلاسها، محافل و تشکلها جوابی نیافتم. اگر جوابی هم شنیده میشد، بسیار سطحی و کلیشهای بود. در رسانههای جمعی نیز فقط نظرها و تحلیلهای تبلیغی و ارشادی وجود داشت. پس گشتم و گشتم ... پرسیدم و جستم. تا آنکه راهنمایی شدم به سوی پدیدآورندگان انقلاب: «انقلابیون»، «مبارزان»، «فعالان سیاسی» و به زعم رژیم شاه: «خرابکاران»، «اغتشاشگران»، «برهمزنندگان امنیت اجتماعی»، «مقدمین علیه امنیت کشور» و «متعرضین به تاج و تخت شاهنشاهی». گفتوگو، مصاحبت و نشست و برخاست با ایشان، و شنیدن خاطرات تلخ و شیرین و تحلیلهای آنان، به جوابهایی اندک از پرسشهایی بسیار رهنمونم کرد. اما همین یافتن و دانستن خاطرات و خطرات و تحلیلهای آنها، لایه لایه بر سؤالات من افزود. نمیتوانستم خود را فریب دهم، که اقناع شدهام، نه نشدم! اما معترفم دریچههایی از معرفت و حقیقت به رویم گشوده شد، که اولین باب آن علم به جهل خود، و بعد اشتیاق بیشتر به دانستن بود، و ...
شابک دیجیتال :
978-600-03-2018-8
نظر دیگران //= $contentName ?>
کتابی بسیار خوب برای فهم سال های مبارزه...
بسیار زیبا و پر از عبرت...