کتاب اعتماد به نفس برای همه، اثر کِنت سایره؛ نتیجه و سندی از خجالتی بودن نویسنده و تحول وی از خجالتی بودن و تبدیل شدن او به فردی با اعتمادبه نفس خیلی زیاد است. این کتاب تلاش دارد که اعتمادبه نفستان را به مرحلهای برتر از آن چه که فکر میکنید امکان دارد برساند.
هدف از نوشتن این کتاب کمک به افرادی است که میخواهند اعتمادبه نفسشان را افزایش دهند تا با استفاده از تمرینات و قبول فلسفه آنها، که در سراسر کتاب شرح داده شده است این کار را انجام دهند و بیان روشهای لازم در جهت افزایش بیشتر اعتمادبه نفس در زندگی و نیز گام برداشتن هرچه بیشتر از محدوده تعیین شده قبلی ماست.
یکی از اصول NLP این است که با استفاده از مراحل عصبشناسی، هر آن چه دیگران میتوانند انجام دهد، شما نیز میتوانید به همان اندازه از عهده آن به خوبی بربیایید به شرطی که شما ذهنتان را دقیقا در همان مسیر و روش هدایت کنید. با استفاده از روشهای NLP نویسنده مدلهای اعتمادبه نفس بیشتر را ایجاد کرده و تحقیقات رفتاری خویش را در این کتاب گنجانده است. با عمل کردن به آن چه که باید انجام دهید، شما به همان اندازه توانایی و کاردانی برای رسیدن به اعتمادبه نفس و لذت بردن از آن را به دست خواهید آورد. در این کتاب شما متوجه خواهید شد که مردم چطور با اعتمادبه نفس در دنیا حرکت میکنند و از دنیا چه واکنشی را دریافت میکنند.
فصل 2. دلایل فقدان اعتماد به نفس
شجاعت، مقابله با ترس است، تسط داشتن بر ترس، نه فقدان ترس.
مارک تواین
تاکنون در مورد خودتان چه تفکری داشتهاید؟ آیا فردی خجالتی هستید؟ خودتان را مورد ارزیابی قرار دادهاید؟ فقدان اعتماد به نفس معمولاً از زمینههای زیر نشأت میگیرد:
• اجتماع
• والدین
• مدرسه و هم سالان
• رسانهها
علاوه بر این، ممکن است شما به خاطر حساس بودنتان، کمرو باشید و یا حتی باور این که خجالتی و کمرو متولد شدهاید سبب شود که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار شوید. در این بخش ما میخواهیم دلایلی را که سبب شده اعتماد به نفس پایینی داشته باشید را بررسی کرده و پیش فرضهای اشتباهتان را بیان کرده و دلایل پنهان آنها را برایتان ثابت کنیم.
عامل اجتماع
در بسیاری مواقع، شرایط جامعه مردم را به «پذیرفتن همرنگی با جماعت» و «پذیرش آن چه پیشنهاد میشود» عادت میدهد، نه این که شما را به «ایجاد موج جدید» تشویق کند. گاهی نیز به اشتباه با عنوان نصیحت و دلسوزی، شما را از دنبال کردن آرزوهایتان مأیوس میکنند. اگر شما برای دنبال کردن آرزوها و خواستههایتان نیاز دارید که از حد معمول پا فراتر بگذارید، دقیقا آن چه را که میخواهید انجام بدهید.
والدین
والدین میتواند عمدهترین دلیل در فقدان اعتماد به نفس باشد. در لحظه لحظه زندگی، هدف والدین کمک به فرزندانشان برای تجربه کردن تواناییهای بالقوه برای بهتر زندگی است، تا آنها را تبدیل به فردی کنند که آرزو داشتند خودشان آنگونه باشند. گاهی والدین فرزندانشان را از شخصیت واقعیشان دور میکنند و سهواً عادت به محدود بودن را به آنها تلقین میکنند. اغلب آنها فرزندانشان را به وفق دادن با آن چه که خودشان صحیح میپندارند مجبور میکنند. عبارتهای زیر را شنیدهاید؟
• مثل بزرگترها رفتار کنید.
• واقعبین باشید.
• از اعمال کودکانه دست بردارید. (گویی که این اعمال رفتاری زشتاند!)
• ذهنتان را از توهمات خالی کنید.
• شما مثل یک فرد خیالباف هستید.
• شما نمیتوانید آن عمل را انجام دهید.
• هیچ کس نتوانسته است آن را انجام دهد.
آنها با وجود این که با عمق مفهوم این جملات نتوانستهاند ارتباط برقرار کنند ولی از گفتن این عبارت ها نیت مثبتی دارند. گفتن عبارت «مثل بزرگترها رفتار کنید» چه معنی میدهد؟ یعنی که داشتن همه محدودیتهایی که بزرگسالان دارند! بازی نکنیم، از لذت ناب کودکی چشمپوشی کنیم، یاد نگیریم، متعجب نشویم، کشف نکنیم، اگر قبول این اعمال، یعنی بزرگ شدن! من ترجیح میدهم آن را نادیده بگیرم.