سوفی دو سگور، کتاب خاطرات یک الاغ را در قالبی داستانی و با نگاهی منتقدانه به عدم رعایت حقوق حیوانات در سال ۱۸۶۰ میلادی (۱۲۳۸ هجری شمسی) به رشتهی تحریر درآورده است.
کتاب خاطرات یک الاغ، نوشته سوفی کنتس دو سگور، یکی از آثار مشهور این نویسنده فرانسوی است. خاطرات یک الاغ به لطف دید خلاقانه و متفاوت نویسنده کتاب به نحوه رفتار انسانها با حیوانات، و انتخاب شیوه روایت داستان که از زبان یک الاغ بعنوان شخصیت اصلی داستان صورت گرفته، این کتاب را به کتابی پرجذبه و خواندنی برای کودکان و نوجوانان تبدیل کرده است.
رمان خاطرات یک الاغ تا به الان پنجبار و توسط پنج مترجم به فارسی برگردانده شده است.
این کتاب برای اولین بار در ایران، با عنوان «خرنامه» در سال ۱۲۶۷ هجری شمسی توسط اعتمادالسلطنه به روش ترجمه آزاد ترجمه شد.
دومین ترجمه از این کتاب توسط محمود مصاحب با عنوان «دفتر خاطرات یک خر» در سال ۱۳۷۷ صورت گرفت و توسط انتشارات جامی به چاپ رسید.
سومین ترجمه این کتاب در سال ۱۳۵۵ با عنوان «الاغ سخنگو» از عنایتالله شکیباپور منتشر شد.
چهارمین ترجمه این اثر، از محمدحسین سروری در سال ۱۳۸۲ با عنوان «خاطرات یک الاغ» به چاپ رسید.
آخرین ترجمه این رمان، در سال ۱۳۹۲ با عنوان «خاطرات یک الاغ» توسط سهیلا صفوی صورت پذیرفت و انتشارات سوره مهر آن را به چاپ رساند.
قصهی کتاب خاطرات یک الاغ را از زبان کادیشون میخوانیم. کادیشون نام الاغ داستان این کتاب است که سعی میکند تا با نوشتن خاطراتش به تمام آدمها و همچنین اربابش، ژاک، بفهماند تا الاغها هم بهره هوشی دارند و موجوداتی باهوش و استعداد هستند. کادیشون دوست دارد تا آدمها به شناختی از او برسند که او را به جای "الاغ نادان"، "الاغ باهوش" خطاب کنند.
کادیشون در طی داستان از تجربههای تلخ و شیرینش، دردها و شادیهایش با صاحبان متعددی که داشته، میگوید؛ از کمکهایش در حق کودکان و صاحبان مهربانش، تا مقاومت و سرسختی نشان دادن در مقابل بیعدالتیها و رفتارهای بد دیگر صاحبانش. همچنین کادیشون چشم خود را به روی شیطنتها و بدجنسیهایش نبسته و صادقانه تمام ماجراها را تعریف میکند.
صاحب من در آن موقع زنی بود پرمدعا، موذی، بیحیا و شقی. چنان بدطینت و پست نهاد بود، و بیرحمی و شقاوت را تا بدانجا میرسانید که تمامی تخممرغها، کره، پنیر، سبزی، و میوهجاتی را که در طول هفته به دست میآمد در چند سبد پر میکرد و بر پشت من میگذاشت. با آن که بار من چنان سنگین بود که به زحمت میتوانستم قدم از قدم بردارم، با این وجود، این زن بدذات و بدجنس خودش هم روی سبدها مینشست. من خسته و نالان، از ترس ضربات چوب و سیخونک، مجبور بودم یک فرسخ فاصلهی ده را تا هفته بازار بدوم و هرچه زودتر زن سلیطه را با کالایش به فروشگاه برسانم. ضعف و خستگی کار طاقتفرسای روزانه همواره مرا عصبانی میکرد و خشمگین میساخت. و در روزهای بازار از آتش خشم و غضبم به حدّی شعلهور، و چنان ملتهب و متغیر میشدم که نهایت نداشت، ولی از ترس ضربات و دگنک که هیچگاه از آن بینصیب نمیماندم خشم خود را فرو مینشاندم و دم بر نمیآوردم. صاحبم چوب کلفت گرهداری داشت، و هر وقت مرا میزد از درد بیتاب میشدم. صبحهای سهشنبه که مقدمات رفتن به بازار فراهم میشد، آهی سرد از دل پر درد برمیآوردم و حتی عرعرهای شکایتآوری میکردم تا شاید وی را دل بر من بسوزد. به ترحم آید و کمتر بارم کند، ولی...
ولی شبگیر شوهرش در طویله به سراغم میآمد و پس از یکی دو لگد میگفت «یا الله، راه بیفت، خفهشو، با این صدای منحوست گوشم را کر کردی، هیها، هیها، و زهرمار.» آنگاه پسرش را صدا کرده و دستور میداد «بیا این الاغ را ببر دم در تا بارش کنیم. این سبد تخممرغ را بار کن، آن سبد را هم بیاور، پنیر و کره یادت نرود. حالا سبزیها را بار کن، خوب شد. اگر همه را بفروشیم پول خوبی گیرمان خواهد آمد... خوب بدو برو یک صندلی هم بیاور تا ننه روی آن برود و سوار شود... حالا خوب شد... بارک الله... سفر به خیر... بیا چوب و سیخونک راهم بردار و هین کرد.
در فراکتاب نسه صوتی و الکترونیک این کتاب عرضه شده است و میتوانید آن را در نرم افزار فراکتاب دانلود و یا مطالعه آنلاین کنید. همچنین جهت آشنایی با کتاب الکترونیک و صوتی، امکان مطالعه و شنیدن رایگان کتاب به مدت چند دقیقه در نرم افزار فراکتاب فراهم شده است.
صبح روز بعد، بعد از خوردن و نوشیدن، به اتفاقهایی که برایم افتاده بود، فکر میکردم. پیش خودم میگفتم: «بالاخره نجات پیدا کردم! حالا دیگر هیچکس من را پیدا نمیکند. دو روز دیگر اینجا میمانم و خوب استراحت میکنم؛ بعد به جای دورتری میروم».
تازه این فکر از مغزم گذشته بود که صدای پارس سگی را از فاصلهی دور شنیدم؛ سپس صدای یک سگ دیگر و چند لحظه بعد صدای پارس سگهای شکاری را تشخیص دادم.
نگران و مضطرب از جایم بلند شدم و به طرف نهر آبی که صبح دیده بودم، رفتم. وقتی وارد نهر شدم، صدای ژول را شنیدم که به سگها میگفت: «بدوید! بدوید سگهای خوبم! خوب بگردید و آن الاغ بدجنس را پیدا کنید. گازش بگیرید، پارهاش کنید و بیاوریدش تا با شلاقم حسابش را برسم»!
از ترس نزدیک بود به زمین بیفتم؛ اما فکر کردم اگر داخل آب راه بروم، سگها نمیتوانند رد پایم را پیدا کنند. پس توی نهر شروع به دویدن کردم. خوشبختانه دو طرف نهر، بوتههای بلند خار روییده بود.
مدت زیادی بدون توقف راه رفتم. صدای پارس سگها دور و دورتر میشد؛ همینطور صدای ژول بدجنس. بالاخره به جایی رسیدم که دیگر صدایی شنیده نمیشد. نفسزنان و بیرمق، لحظهای ایستادم تا کمی آب بنوشم و با خوردن بوتههای کنار نهر، جانی بگیرم. پاهایم از سرما خشک شده بود؛ ولی جرئت نمیکردم از آب بیرون بیایم. میترسیدم سگها تا آنجا بیایند و بوی من را حس کنند. وقتی کمی استراحت کردم، دوباره در مسیر نهر راه افتادم تا اینکه از جنگل خارج شدم.
سوفی کنتس دو سگور، نویسندهفرانسویتبار است که در سال ۱۷۹۹ میلادی در سنپترزبورگ روسیه متولد شد. با توجه به آثار دو سگور، میتوانیم ایشان را نویسنده رده سنی نوجوانان بدانیم؛ چراکه آثار کنتس دو سگور با قلمی روان و ساده و به دور پیچیدگیهای کلامی، با بهرهگیری از عناصر ادبی مختلف، آثاری شیرین و باارزش خلق کرده است. را اسماعیل سعادت در ۱۳۴۲ به فارسی ترجمه کردهاست. اگرچه بسیاری از آثار دو سگور مشهور و شناختهشدهاند؛ اما وی با کتاب «تلخکامیهای سوفی» به شهرت رسید. کتاب تلخ کامیهای سوفی نیز از دیگر آثار ترجمهشده به شمار میرود؛ این کتاب در سال ۱۳۴۲ توسط اسماعیل سعادت ترجمه شدهاست. سوفی دو سگور در سال ۱۸۷۴ در سن ۷۴ سالگی، در پایتخت فرانسه، شهر پاریس، چشم از جهان فرو بست.
مهمترین آثار سوفی کنتس دو سگور عبارتند از: داستانهای جدید جن و پری، دختران کوچک نمونه، تعطیلات، خاطرات یک الاغ، مسافرخانه فرشته نگهبان، ژنرال دوراکین، فرانسوای قوزی، طفل غرغرو بچه خندهرو، شیطان کوچولوی خوب، پایان شب سیه سفید است، و...
در فراکتاب خرید و دانلود کتاب خاطرات یک الاغ در دو قالب الکترونیک و صوتی امکان پذیر است.
مشخصات کتاب خاطرات یک الاغ را در جدول زیر مشاهده میکنید:
مشخصات | |
ناشر: | سوره مهر |
نویسنده: | سوفی کنتس دو سگور |
مترجم: | سهیلا صفوی |
تعداد صفحه: | 318 |
موضوع: | رمان خارجی |
قالب: | pdf اختصاصی و صوتی |
نظر دیگران //= $contentName ?>
خیلی عالی...