کتاب "انگار گفته بودی لیلی" رمانی است خیره کننده به قلم "سپیده شاملو" که توانسته "برنده ی جایزه ی بهترین رمان اول سال 1380 از بنیاد گلشیری" شود. این رمان یک اثر روان شناختی است که تلاش می کند با نگاهی منتقدانه و اجتماعی به ذهنیت زنانه بپردازد و کاراکترهای مرد داستان را از دریچه ی این نگاه زنانه ببیند."سپیده شاملو" قصه ی پویا و زنده ی خود را با مرگ آغاز می کند. مرگ علی نوربخش در بمباران تهران، که زندگی با او و همچنین مرگ او، فصل اول رمان را به روایت همسرش شراره تشکیل می دهد. شراره با مخاطب قرار دادن علی، از زندگی خودش با او می گوید و این سرآغازی برای بقیه ی قصه می شود. داستان با ماجرای دوران نامزدی و ازدواج آن ها و مسافرت و کوهنوردی و عاشقانه هایی از این دست پی گرفته می شود و به قصه ی مستانه و محمود می رسد؛ مستانه خواهر علی است و زمانی که داستان به او می رسد راوی قصه تغییر می کند و مسئولیت روایت داستان بر عهده ی مستانه قرار می گیرد. او نیز از قصه ی زندگی خود می گوید و به مرگ علی می رسد تا اینکه باز داستان را به شراره بسپرد و اتفاقاتی که پس از مرگ علی رخ داده، از زبان شراره بازگو شود. "انگار گفته بودی لیلی" با ارتباط مستانه و شراره و سیاوش، که پسر اوست، ادامه می یابد به نقطه ای می رسد که فراموش کردن علی ناگزیر است؛ در این بین قراری که شراره با یک آشنای قدیمی برای سفر خارج می گذارد، سیاوش را آزرده می کند و داستان "انگار گفته بودی لیلی" با جنبه های مختلف در هم پیچیده اش ادامه می یابد.