کتاب حاضر اثری از یلدا غیور می باشد که توسط انتشارات آرسس منتشر شده است.
رمانی که پیش رو دارید داستانی زیباست که با سبک نگارشی جدید و متفاوت نگاشته شده.
شاید برای چیره شدن به محتوای رمان کمی نیاز باشد بیشتر حواستان را جمع کنید و شخصیت ها را به خاطر بسپارید... اما اگر با حوصله آن را مطالعه کنید شیرینی اش را زیر کام اندیشه تان حس خواهید نمود... پس از خواندن این اثر درخواهید یافت که چیدمان هنرمندانه واژگان در کنار یکدیگر می تواند قصر باشکوهی در برابرتان پدید آورد که گام نهادن در آن خاطره ای شگفت انگیز را در ذهنتان به یادگار خواهد گذاشت...
چند لحظه چشمامو می بندم: بعد از دو سال... من باردار شدم. البته خیلی دیر فهمیدم... ماه سوم چهارمم بود و دیگه نمی شد سقط کرد. وقتی آرسام فهمید واویلا شد. می خواست همون جا اینقدر بزنم تا هم بچه بمیره، هم خودم.
نمی دونم چجوری از دستش فرار کردم. خودمم نمی خواستم یه بچه ی دیگه به دنیا بیاد و بشه یکی مثل من... ولی یه حسی بهش داشتم... یه حس خیلی شدید...