شهریار عباسی: جنگ ایران و عراق، طولانی ترین جنگ قرن بیستم بود و همین عاملی برای حضور مستقیم و غیرمستقیم افراد گوناگون در آن شد. بسیاری از کسانی که در آغازِ جنگ به دبستان می رفتند، در اواخر جنگ به سن سربازی رسیدند و حضور در جبهه های جنگ را تجربه کردند. بسیاری نیز با کشیده شدن جنگ به شهرها و موشک باران شهرها، شعله های اتش جنگ را با چشم های نگران و بهت زده از نزدیک دیدند. شاید کسانی که زندگی را در فضای جنگ تجربه نکرده اند، گمان کنند زندگی عادی در جنگ تعطیل می شود.
در حالی که، گرچه زندگیِ عادی در زمانِ جنگ تحت تاثیر قرار می گیرد، ولی میل به زندگی آن قدر قوی است که حتی جنگ نیز آن را به تعطیلی نمی کشاند. رمانِ «می خواهم یک نامه ی کوتاه بنویسم»، زندگی در جنگ را در یک شهرِ نزدیک به منطقه ی جنگی توصیف می کند و از یک سو روند عادی زندگی و از سوی دیگر تاثیر جنگ بر انسان را کشف و عریان می کند. شهریار عباسی از نویسنده های دهه ی اخیر در عرصه ی داستان های اندیشه محور است.
او در نوشته هایش دغدغه ی انسان، به ویژه انسان در موقعیت های خاص را دارد. تاکنون آثار متعددی از این نویسنده منتشر شده که اغلب آن ها را نشر افراز منتشر کرده است. از دیگر آثار او می توان به موسم آشفتگی، و مجموعه داستان پیتزای برشته، اشاره کرد که در نشر افراز منتشر شده اند.
... چند دقیقه ای توی راهروهای دبیرستان گیج بودیم، ولی زود روشن شد که خرابکاری از خودمان بوده است. آقای حیدری ناظمِ دبیرستان بچه ها را به سرِ کلاس برگرداند. کلاس های مجاور را سر و سامان داد و از آقایِ سجادی هم که بعد از خوردنِ آبِ قند کمی حالش جا آمده بود، خواهش کرد برگردد سرِ کلاس. اما قبل از شروع کلاس خودش آمد. سرش را تکان داد و به من گفت: حسین زاده، پس تو چه غلطی می کنی که اینا آب مقطر می اندازن ...
کتابشناسی ملی :
م85-36382
کنگره :
PIR8148/ب2652م9 1386