در زمان های قدیم پادشاهی عادل و ثروتمند به نام عادل شاه بر خاور زمین حکمرانی می کرده است. پادشاه فرزندی نداشت. روزی از روزها که بر تخت پادشاهی نشسته بود و وزیران و درباریان در حضورش به احترام ایستاده بودند، پادشاه دنبال آرایشگر مخصوص فرستاد تا ریش پادشاه را اصلاح نماید . پادشاه وقتی به آینه نگاه کرد متوجه شدسفید شدن چند تار مو در ریش خود شد... پس از بیان مقدمه ای زیبا در اوایل کتاب به زبان کردی، ادامه داستان در قالب ابیات با نظمی خاص آورده شده است.
کنگره :
PIR3256 /س745ر27 1392