حضرت عباس به وسط میدان آمد و فریاد زد:
این حسین پسر دختر پیامبر است که اصحاب او را کشتید و او مانند اسیر در محاصره شماست.
و قلب او اهل و عیالش از تشنگی و آتش گرفته است.
حضرت به نزدیکی میدان آمد و صدا زد:
آیا کسی در میان شمانیست به من کمک کند
آیا کسی هست که برای این شیر خوار آب باورد
این کودک که دیگر طاقت تشنگی ندارد.
این جا قبر حسین ابن علی ابن ابی طالب است ،که اورا با لب تشنه شهید کردند ...
ای مردم ، من پسر کسی هستم که به ظلم کشته شد!
من پسر آن کسی هستم که سرش را قفا جدا کردند...
من پسر آن کسی هستم که تشنه ماند و تشنه از دنیا رفت!
کنگره :
BP41/5/الف84الف7
کتابشناسی ملی :
م79-9489
نظر دیگران //= $contentName ?>
سلام چرا سایر کتب مثل توضیح المسائل کربلا و افسوس آب و آه صوتی اجرا نمیکند یعنی مطالعه صوتی مثل زندگانی امام ح...
صفحه 6: ”دیدم“ ...
خوب و عالی...
خیلی عالی و مفید...
عالی بود مرسی...
افسوس اب ...
عالی است...
خوب بود...
سلام عالی بود خداخیرتان بدهد...
با سلام موفق باشید بسیار عالیست ...