همه عزاداران حسینی میدانند که دهها هزار نفر در لشکر عمر بن سعد در برابر دهها نفر از یاران امام حسین علیه السلام برای ریختن خون پسر پیامبر صف آرایی کردند و آن نبرد نابرابر با فاجعهای بزرگ رقم خورد و در تاریخ جاودانه شد، اما کمتر کسی به این موضوع توجه دارد که صف سومی هم در کربلا وجود داشت که این صف نه بخشی از لشکر عمر بن سعد بود و نه جز یاران امام حسین (ع). آنها کسانی بودند که بهخاطر کراهتشان برای کشتن سبط پیامبر در بیابان و صحرا متواری شدند، روز عاشورا بجای جلوگیری از ریخته شدن خون امام حسین علیه السلام و یاری رساندن به او بر تلّی جمع شدند و با گریه دعا میکردند: «اللهم أنزل نصرک!» (خدایا پیروزی ات را نازل کن).
این جماعت کثیر که بعدها به «اهالی تپه ندبه» معروف شدند نه به یاری فرزند رسول خدا شتافتند و نه خواستند دستشان به خون آن حضرت آلوده شود، اما نداشتن معرفت کافی نسبت به امام زمانشان، اجتهاد احمقانه و درک نادرستشان از مسائل آن روز، رهاوردی جز روسیاهی و ننگ دنیا و آخرت برایشان به دنبال نداشت و از پاداش ناچیزی هم که برخی از لشکریان عمر بن سعد رسید، بینصیب شدند. باید گفت عاشورای سال ۶۱ هجری گرچه با دو صف (حسینی / یزیدی) رقم خورد، اما اهالی تپهی ندبه در صف سومی قرار داشتند که معادله جنگ را با خروج از میدان نبرد و بیطرفی خود به نفع یزید رقم زدند. بنابراین میتوان گفت گناه اهل آن تپه اگر بیشتر از گناه لشکریان عمر بن سعد نباشد، کمتر نیست. اینکه در گوشهای بنشینی و امام زمانت را درک کنی، اما او را میان لشکر بیرحم دشمن تنها و بییاور رها کنی و بر اجتهاد احمقانه خود تکیه کنی و بر رأی و تصمیم خودسرانهات اصرار ورزی، نتیجهای جز پشیمانی، روسیاهی و باختن آخرت برائت به همراه نخواهد داشت حتی اگر در صدد جبران آن برآیی.
اهالی تپه ندبه، مجموعه بیانات و تحلیلهای عاشورایی خطیب توانمند، حجتالاسلام و المسلمین محسن قنبریان پیرامون ویژگیهای نهضت اباعبدالله علیهالسلام و ویژگیهای مردم کوفه و روانشناسی سیاسی این جریان است. سخنرانی اهالی تپه ندبه در محرم سال 1437 مصادف با مهر 1395 در شهر بهبهان در هیئت محبین امام حسن عسکری علیه السلام ایراد شده است و درسگفتارهای کوفه نهضت نظام تابآوری در محرم 1442 مصادف با شهریور 1399 شمسی به صورت مجازی ارائه شد.
سعد ابیوقاص، پدر عمر سعد است. او در نبرد قادسیه فرمانده سپاه بود. نبرد قادسیه از نبردهای سرنوشت ساز بود، به طوری که مسلمانان با پیروزی در آن دو سال استراحت کردند و در این دو سال پیرامون خود را پاکسازی کردند و سپس مدائن را فتح کردند.
با فتح مدائن مسلمانان دریافتند امپراطوری ساسانی فتحشدنی است، زیرا مدائن پایتخت حکومت را توانسته بودند فتح کنند. ابوموسی اشعری و مغیرة بن شعبه و «اشعث بن قیس» و امثال این افراد همه فرماندهانی تحت امر فرمانده بزرگ سعد ابیوقاص بودند که هر یک از آنها فتح و فتوحاتی داشتند. برای مثال «ارجّان» و برخی جاهای دیگر را ابوموسی اشعری با صلح فتح کرد.