کتاب قصههای قندپهلو نوشته کبری قربانی منتشر شده در نشر متخصصان است.خواهر کوچک خانواده خیلی کنجکاو میباشد. زمانی که او همراه برادرش بازی میکرد، پسر همسایه در خانه آنها را میزند و در آن هنگام خواهر کوچکش پسر همسایه را میبیند.
او بعد از ملاقات همسایه جدید که قیافه متفاوت از نظر رنگ مو و چشم داشت، تعجب میکند! وقتی خواهر کوچک خانواده، متفاوت بودن قیافه پسر همسایه را از برادر بزرگتر خود جویا میشود، برای یافتن پاسخ سوال خودشان پیش مادرشان رفته، علت را جویا شده و مطالب جالب زیادی را از مادر خود یاد میگیرند.
در ادامه کتاب قصههای قندپهلو، با اندیشههای فکری متفاوت فرزندان خانواده آشنا میشوید، به دلیل داشتن اندیشههای فکری مختلف فرزندان خانه، بازی جدیدی از طرف پدر خانواده پیشنهاد میشود، اولین بار دو ضربالمثل فارسی بهعنوان بازی با ضربالمثل از طرف پدر خانواده مطرح میشود؛ فرزندان خانواده را به چالش میاندازد و مادر خانه هم وارد بازی ضربالمثل میشود. در ادامه این کتاب به همکاری در آشپزی هم اشاره شده که دلیل دلچسب شدن غذای تهیه شده نیز همین مورد ذکر گردیده است؛ همچنین از اهمیت خانواده و باهم بودن در کار و همکاری و مزایای آن گفتهایم و در انتهای کتاب نقش مثبت دوست و دوستی را خاطرنشان کردهایم.
در پایین تپهای سرسبز خانههای ویلایی قرار داشتند. در یکی از این خانهها کودکی به نام مهدی در حال بازی بود. مهدی توپی داشت و تنهایی در کوچه منزلشان بازی میکرد. از حیاط یکی از خانههای ویلایی صدای بازی بچهها شنیده میشد. مهدی بهطور عمد توپش را داخل حیاط خانهای انداخت که از درونش صدای شادی و دویدن بچهها شنیده میشد.