نظر شما چیست؟

کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت، اثر کترینا اینگلمن سوندبرگ با ترجمه ی کیهان بهمنی به رشته تحریر درآمده و در انتشارت آموت منتشر و در دسترس علاقه مندان به کتاب های داستانی قرار گرفته است.

معرفی کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت

کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت، به روایت زنی هفتاد و نُه ساله به نام «مارتا» می پردازد که در آسایشگاه سالمندان با افکاری انقلابی را در ذهن روزگار می گذراند.
کتاب حاضر به 17 زبان دنیا ترجمه گشته است. اگر اهل داستان های خارجی و البته با چاشنی طنز هستید؛ کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت، گزینه ای مناسب برای مطالعه و ساختن لحظاتی مفرح است.

خلاصه کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت

کتاب حاضر در چند فصل به نگارش درآمده که درباره ی پیرزنی است که همه ی قانون ها را نقض کرده و حاضر است زندگی اش را تغییر داده و شور و هیجانی تازه به زندگی یک نواخت خویش تزریق نماید ولی در جایی که در آن ساکن است امکان این نوع تغییر نیست، در این صورت دست به کاری می زند که سروصدایی عظیم را بر پا خواهد کرد.
کتاب پیش رو با بیانی طنزگونه، در انتقاد به کیفیت زندگی سالمندان در آسایشگاه ها به نگارش درآمده است.

برشی از متن کتاب

پس از خروج از آسانسور، همگی جلوی دفتر آسایشگاه خانه ی الماس ایستادند. مارتا با بلند کردن دست هایش سایرین را دعوت به سکوت کرد. داخل کمد مخصوص کلیدها را حسابی گشته بود و دست آخر یکی از آن ها را که شکل مستطیلی داشت، انتخاب کرده بود. این کلید از آن نوع کلیدهایی بود که قفل سازها نمی توانستند از رویش بسازند. مارتا کلید را وارد قفل کرد، آن را چرخاند و در باز شد.
«فکرم درست بود. این شاه کلیده. عالی شد، بفرمایید داخل. ولی فقط یادتون باشه سروصدا نکنید.»
شن کش زیر لب غرغر کرد: «ببین کی به ما می گه ساکت باشیم». چون به نظرش مارتا همیشه خیلی حرف می زد.
کریستینا با نگرانی پرسید: «اما اگه یکی ما رو ببینه چی»؟
آناگِرتا با صدایی بلند گفت: «کسی ما رو نمی بینه. ما عین موش ساکتیم». مثل تمام آدم هایی که گوششان سنگین است، آناگِرتا هم با صدایی بلند حرف می زد اما خودش متوجه بلندی صدایش نمی شد.
موقعی که پنج نفری آرام و با احتیاط وارد دفتر می شدند، چرخ های واکر بد موقع جیرجیر کردند. داخل دفتر بوی میز و صندلی روغن خورده می آمد و روی میز یک سری پرونده را با نظم و ترتیب چیده بودند.
مارتا به طرف دیگر دفتر اشاره کرد و گفت: «اوهوم. حتما آشپزخونه پشت اون درهاست».
هنگامی که وارد اطاق دوم شدند مارتا جلو رفت و پرده ها را کشید.
«حالا می تونیم چراغ ها رو روشن کنیم».
لامپ ها برقی زدند و روشن شدند و در این موقع بود که آن ها متوجه بزرگی اطاق شدند. داخل اطاق یک یخچال و یک فریزر بود و روی دیوار چندین کابینت بزرگ و جادار نصب شده بود. وسط اطاق یک میز آشپزی بزرگ چرخدار بود و کنار پنجره هم یک میز غذاخوری با شش صندلی.
مغز در حالی که با دست روی در یخچال می زد، گفت: «به این می گن یه آشپزخونه ی درست و حسابی.»
مارتا که داشت در یخچال را باز می کرد، گفت: «مطمئنم یه کم غذای خوب اینجا پیدا می شه». طبقات یخچال پُر از فیله ی مرغ و گوشت و یک ران گوسفند و چندین نوع پنیر بود. داخل کشوهای پایین هم کاهو و گوجه فرنگی و چغندر و میوه های مختلف بود.
در فریزر کمی به سختی باز شد و در این هنگام مارتا با حالتی شگفت زده گفت: «استیک گوشت گوزن و خرچنگ! خدای من!» در را باز نگه داشت تا همه ببینند. «فقط یه کیک کریسمس کم داره. احتمالا این بالا حسابی مهمونی می گیرند.»
مدتی طولانی همه، بدون بر زبان آوردن حتی یک کلمه، به محتویات یخچال نگاه می کردند. مغز دستی به موهای کم پشتش کشید. شن کش دستش را روی قلبش گذاشت و آهی کشید. دهان کریستینا از فرط حیرت باز مانده بود. آناگِرتا غرغرکنان گفت: «حتما کلی پول پای این غذاها رفته.»
مارتا گفت: «حالا اگه ما هم یه کم دلی از عزا در بیاریم کسی متوجه نمی شه.»
کریستینا پرسید: «ولی ما که قصد نداریم غذاهای اون ها رو بدزدیم؟»
«ما که دزدی نمی کنیم. فکر کردی این غذاها رو با پول کی خریدند؟ ما فقط یه کم از این چیزایی رو که با پول خودمون خریدند، بر می داریم. بفرما، این رو
بگیر.»
بعد کمی باقیمانده ی مرغ پخته را به کریستینا داد و شن کش که همیشه شب ها شکمش قاروقور می کرد اولین کسی بود که کمی از آن را خورد.
مغز که انگار دیگر بیدار شده بود، گفت: «یه کم برنج هم لازم داریم. با چاشنی و آرد تا بتونیم سس درست کنیم.» مغز فقط یک مخترع نبود و آشپز خوبی هم بود.. .

نویسنده کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت

کترینا اینگلمن سوند برگ، در سال ۱۹۴۸ در سوئد متولد شد. او کتاب های عامه پسند با موضوعات جذابی می نویسد که به فروش بیش از سیصد هزار نسخه ای می رسند. او در رشته تاریخ هنر تحصیل کرده است. پیش از اینکه به نویسندگی روی بیاورد مشغول به فعالیت در حرفه باستان شناسی دریایی بود. دو کتاب او به نام های نقره وایکینگ ها (۱۹۹۷) و طلای وایکینگ ها (۱۹۹۹) تاکنون نود هزار جلد فروش داشته اند. فعالیت در این ژانر سبب شد تا سوند برگ در سال ۱۹۹۹ جایزه ادبی وایدینگ را به خاطر نگارش رمان های تاریخی عامه پسند به دست آورد. اما مشهورترین اثر او پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت و پیرزن دوباره قانون شکنی می کند، است.

خرید کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت

نسخه چاپی کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و پس از دریافت کتاب از محتوای ارزشمند آن بهره وافی و کافی ببرید.

خرید کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت

مشخصات کتاب پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: آموت
نویسنده: کترینا اینگلمن سوندبرگ
مترجم: کیهان بهمنی
تعداد صفحه: 480
موضوع: داستان خارجی
قالب: چاپی 

 

صفحات کتاب :
480
دیویی :
839/738
شابک :
9786003840249
سال نشر :
1400

کتاب های مشابه پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت