کتاب انسانشناسی اسلامی، اثر اکبر احمد با ترجمهی عباس عالی زاده و محمدرضا گلستانی؛ در چند بخش و فصل به نگارش درآمده و به بررسی و تحلیل موضوعات و عناوینی نظیر؛ «کار میدانی انسان شناسانه، چهارچوب نظری در انسان شناسی غربی، انسان شناسی اسلامی» میپردازد.
فصل دوم: کار میدانی انسانشناسانه
کار و وظیفۀ انسانشناس، مطالعۀ دیگر فرهنگهاست. در خلال مطالعه و بررسی فرهنگهای دیگر، انسانشناس میآموزد تا فرهنگ خود و با همان اهمیت، خودش را فهم کند. در هر صورت او به خودی خود یک جستوجوگر باقی میماند. در یک روستای دوردست و در میان مردمانی بیگانه، او با خودش روبهرو میشود؛ چشماندازی دلسرد کننده. در آن مواجهه خود واقعی انسانشناس بازتاب یافته است و نوشتههای او هم این مواجهه را بازتاب میکند.
پشتونها میگویند: «آنچه ما در خودمان میبینیم، در جهان میبینیم». شاید بهتر است که انسانشناسان این ضربالمثل مردم پشتون را به هنگام فعالیتهای خود به خوبی به خاطر داشته باشند.
پیشرفت در علوم طبیعی، بیشتر شامل تأمین شرایط تجربی در آزمایشگاه میشود و سپس مشاهدۀ اینکه آنچه روی داده است، فرضیات از قبل تدوین شده را رد میکند یا تأیید. اما دانشمندان اجتماعی به طور معمول نمیتوانند فرضیههای خود دربارۀ نهادهای انسانی را به طور کامل از این طریق بیازمایند.. .