گاو سفید، گاو سیاه به قلم کبرا بابایی در نشر امیرکبیر به چاپ رسیده است. روزی سیاهترین گاو زمین متوجه شد که مریض شده است. او روی بدنش خالهای سفید درآورده بود. در همان روز، سفیدترین گاو زمین هم فهمید مریض شده است. او خالهای سیاه درآورده بود. آنها به طرف هم راه افتادند تا اینکه در زمانی مانند شب و روز یکدیگر را دیدند و... .
گاو سیاه خالخال سفید که حالا دیگر اسمش سیاهترین گاو آن طرف زمین نبود، سرش را بالا گرفت و با صدای بلند از آن طرف زمین ماعماع کرد.