کتاب هریپاتر و چراغ جادو به کوشش حامد تقیزاده؛ در مصاحبه با دو کارشناس خارجی و یک منتقد ایرانی کوشیده است به بررسی و نقد رمانها و فیلمهای هریپاتر بپردازد و ذهن مخاطبان را بهتر و بیشتر با آنها آشنا سازد.
بارزترین ویژگی هری در این مجموعه به عنوان یک قهرمان
چیست؟
بارها در این مجموعه کتابها از قول یاران دامبلدور برای یکدیگر نقل شده که دامبلدور گفته: امید ما هریپاتر است. قهرمان امید نامی است که باید برای هریپاتر برگزید. هریپاتر نماد یک ناجی است که وظیفهاش نجات جامعه است. او از یتیمی به جایگاه منجیگری میرسد. مشابه این سیر در رمان «نام باد» وجود دارد.
در سر راه به کمال رسیدن این ناجی موانعی است که این موانع در برخوردهای تند و آزاردهندهی خاله و شوهر خاله و پسر خالهاش دیده میشود. این ناجی که از سوی مربیان ماهری تربیت میشود امیدی است برای نجات جهان. این منجی همچون حضرت موسی در یک محیط ناخواسته بزرگ میشود (خانه خالهی هری) و همچون حضرت مریم، گاه برای رهایی از فشار اطرافیانش (شوهر خالهی خشنش) باید فشار اطرافیان را تحمل کرده و دم نیاورد. این منجی مانند دیگر منجیان و دیگر قهرمانان تاریخ، باید پالایش شود؛ او باید تنها لکهی آلوده در خود را که باعث آشفتگی و عصبانیتهای گاه و بیگاهش میشود (انرژی پلیدی که در زمان کودکی به طور ناخواسته از ولدمورت گرفته است) از خود بیرون کند و این تنها با یک خودکشی داوطلبانه (در کتاب 7، زمانی که او در جنگل رو در روی ولدمورت قرار میگیرد) صورت میگیرد و او از این پس پاک به حساب میآید! اطرافیان برای هری منجی آرزوی موفقیت میکنند.
صدای فمنیستها با دیدن هریپاتر درآمد که چرا همیشه یک مرد باید دنیا را نجات دهد. درست است؟
این اعتراض جرقهای برای نگارش رمان «ملکه تیرلینگ» اثر اریکا جوهانسن شد.. .