کتاب مجموعه قصههای زیزیگولو به نویسندگی محمدکاظم اخوان تقوی و تصویرگری حمیده محبی که در انشارات امیر کبیر به چاپ رسیده است.جلد نهم از مجموعه «قصههای زی زی گولو» دربردارنده سه داستان کوتاه با عنوانهای «نامه»، «پا به پا» و «دوران مدرسه» است. در داستان اول، «زی زی گولو» کاری میکند که همه پستچیها به در خانه آنها بیایند تا شاید نامه خاله «اختر» «امیر آقای جمالی» را تحویل بدهند و او را خوشحال کنند.
در داستان دوم زی زی گولو کاری میکند که مادربزرگ امیر آقای جمالی که پایش شکسته است، پایش خوب شده، مثل قرقی بدود. در داستان سوم، زی زی گولو کاری میکند که پدر امیر آقای جمالی به آرزویش برسد و به مدرسه برود و به جای پسرش درس بخواند.
امیر سرش را با خجالت پایین انداخت و چیزی نگفت. آن روز خانم جان تا شب کنار امیر ماند و با او راه رفت و بازی کرد تا حوصله اش سر نرود. امیریاد روزهایی میافتاد که برای نگهداری از او بهانه میآورد و از خجالت سرش را بلند نمیکرد.