کتاب قصه صخره نوشته عبدالتواب یوسف و مترجمی آذر رضایی می باشد.این کتاب را انتشارات امیر کبیر منتشر کرده است.
این اثر پانزدهمین کتاب از مجموعه "زندگانی پیامبر در بیست قصه "داستان جنگ "خندق "است که از زبان سنگ بزرگی روایت میگردد که در خندق اطراف مدینه در برابر سپاه منافقان از زمین کنده شده است. این سنگ (صخره) ماجراهای جنگ، به ویژه رشادت و مردانگی علی بن ابیطالب (ع) را بازگو میکند .
من صخره هستم، صخره ای سنگی. می دانید که سنگ محکم و قوی است. حتی ضربۀ تبر هم بر آن اثری ندارد. من در جایی نزدیک مدینه بودم و می توانستم خیلی از اتفاق ها را ببینم. من هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه ، جنگ بَدر و حتی جنگ اُحُد را دیدم و از اجرای تمام این اتفاق ها خبردار شدم.
میدیدم که یهودی ها با اینکه با پیامبر (ص) پیمان بسته بودند که با مسلمانان بجنگند، به پیمان خود وفادار نماندند. آن ها اول، اختلاف های میان خودشان را کنار گذاشتند و با هم متحد شدند.