کتاب مدیریت غم و ترس اثر فاطمه غیور کاظمی توسط انتشارات به نشر منتشر شده است.
همه ما آدمها در طول زندگیمان با اتفاقات ناخوشایند، مشکلات و موانع زیادی روبهرو میشویم. در زندگی، همه چیز بر وفق مراد ما نیست و در مسیر زندگی و اهدافمان با محدودیتها، شکستها و سختیهای زیادی دستوپنجه نرم میکنیم.
از همان کودکی که راهرفتن را میآموزیم، زمینخوردن را نیز تجربه میکنیم. در این راه، خسته شدهایم، غمگین شدهایم، دچار تردید شدهایم، ترسیدهایم و آسیب دیدهایم. بنابراین، یکی از احساسات و هیجاناتی که بارها تجربهاش کردهایم، غم است.
برای همه ما پیش آمده که چیزی را از دست بدهیم، از انجام کاری نگران باشیم و بترسیم، بعد از بهدستآوردن موفقیتی آنطور که فکر میکردیم، خوشحال نشویم، در رسیدن به هدفی، شکست بخوریم، دائماً فکرمان مشغول کارهایمان باشد و گذر زمان را حس نکنیم. گاهی احساس کنیم که مغزمان از شدت نگرانی و تعداد مسائلی که درگیرش هستیم، میخواهد منفجر شود. ندانیم که چه کاری در حل مشکلاتمان میتوانیم انجام دهیم. آنقدر درگیر مشکلات باشیم که دلخوشی برای شادبودن و یا تفریحکردن نداشته باشیم.
کتاب مدیریت غم و ترس به کسانی که از هیاجانات درونی و ترس ها و غم های مهار نشده رنج می برند کمک می کند تا مدیریت احساسات خود را باز یابند.
اگر به گذشته فکر کنیم، احتمالاً میتوانیم تجربههایی را به یاد آوریم که از ته دل خندیدهاید و شاد بودهایم. علتهای شادی، پیامدهای خوشایند مرتبط با موفقیت شخصی و ارتباط میان فردی، اصولاً ضد علتهای غم هستند. تأثیر شادی بر ما نیز برخلاف تأثیر غم است؛ وقتی غمگین هستیم، احساس بیحالی و کنارهگیری میکنیم.
وقتی شادیم، احساس علاقه و معاشرتیبودن میکنیم. وقتی غمگین هستیم، اغلب بدبینیم، وقتی شادیم خوشبین میشویم. شادی یکی از خوشایندترین احساساتی است که تجربه میکنیم. وقتی شاد و سرحال و بانشاطیم، بیشتر دوست داریم با دیگران باشیم، با اطرافیانمان مهربانانهتر رفتار میکنیم و حتی کارهایمان را با علاقه بیشتری انجام میدهیم.
شادی وظیفهای دوگانه دارد: نخست، به ما کمک میکند که برای انجامدادن فعالیتهای اجتماعی اشتیاق داشته باشیم. لبخندهای شادی به تعامل اجتماعی کمک میکنند و اگر لبخندها ادامه یابند، به شکلگیری روابط و تقویت آن در طول زمان کمک میکنند.