کتاب قیام قیامت، اثر محمد شجاعی؛ سومین دفتر از دروس شفاهی میباشد که در باب شناخت چگونگی پیدایش روز رستاخیز و چیستی بهشت و جهنم است. در این دفتر یکی از سرفصلهای دیگر بازگشت به سوی خداوند متعال «نفخ صور» است.
نفخ صور اول، صیحهای وحشتناک و مهیب است که با آغازش همهی هستی را هراس فرا گرفته و بر اثر آن، همهی موجودات مدهوش گشته و جنبهی وجهالخلقی خود را از دست میدهند. پس از نفخ صور اول، نفخه دومی هست که بر اثر آن، موجودات و عوالم وجود، هستی دوباره یافته و در محضر ربوبی حاضر میگردند، اما حقیقت این نفخه تنها زنده شدن دوباره نیست، بلکه بروز و به ظهور رسیدن جنبهی وجهاللهی موجودات و نظام هستی است که باطن آنها بوده و این باطن که قائم به حضرت حق است با نفخهی دوم به ظهور خواهد رسید. همچنین این حقیقت تحلیل میگردد که با نفخهی احیاء، جسم و بدن مادی مانند همهی مادیات و اجسام دیگر با جنبهی وجهاللهی ظاهر گشته و روح نیز همچون موجودات برزخی دیگر با تحول جدی، بارز و پس از آن بدن و روح با قوانین جدید و مخصوص عالم قیامت و از دست دادن نقایص خود پیوند دوباره مییابند و به سیر خود در نظام حشر ادامه میدهند.
نفخصور
یکی از مراحلی که موجودات برای رسیدن به خداوند متعال و بازگشت به سوی او باید از آن عبور کنند و در سیر تکاملی خود باید از آن نیز بگذرند، «نفخصور» است. این مرحله برای کل و همهی موجودات بوده، اختصاصی به انسان ندارد، ولی ما چه اندازه از این حقیقت میدانیم و تا چه مقدار به آن واقفیم؟ بسیاری میپندارند که «نفخصور» به این شکل است که موجودی به اذن خداوند دمی صدادار میزند. عدهای نیز که حقایق هستی را با تخیلات و توهمات ذهنی خود، آلوده ساخته، مفهوم حقیقی حقایق را با برداشت ناقص و عامیانهی خود اخذ میکنند، میپندارند که «نفخصور» یعنی کسی مثلاً یکی از ملائکه شیپوری دارد و در آن میدمد و به واسطهی صدای این شیپور همهی موجودات میمیرند و با دمیدن دوم همه دوباره زنده میشوند.
اما این برداشت صحیح و حقی از این مسأله نیست. نفخصور یکی از مقدماتی است که باید از آن، عبور کرد، اما نه به این معنا که حتماً اسرافیلی باشد و شیپوری به دست گیرد و دهانی داشته باشد و شیپور را به دهان بگیرد و در آن بدمد و از این صدا همه بمیرند و بعد دوباره احیاء شوند. این، مفهوم درستی از این حقیقت نیست، بلکه معنایی است که با توهمات غلط خود، از آیات و روایت برداشت کردهایم و به بیان دیگر، خیالات موجود در ذهن، باعث داوری و برداشت غلط ما میگردد. این مشکلی عمومی است که دامنگیر بسیاری بوده، موجب بدفهمی و فهم غلط و اشتباه گشته و ما را از درست دیدن حقایق محروم میسازد.. .