کتاب فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی ایران؛ بازطراحی قدرت مبتنی بر تجارب زیستی-دفاعی در ایران اثر محمود مهام توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ رسیده است.
ایران کشوری است غیرعادی در منطقه خاورمیانه آسیای جنوب غربی این کشور دولت- ملتی است که از تنوعی فوقالعاده برخوردار است؛ تنوعی که اجزای آن با برخی سنتهای فرهنگی و تمدنی که در جهان سرآمد است، به یکدیگر متصل شدهاند. غرور ملی ایرانیان نمایانگر نیرومندی و معناداری این سنتهاست. اسلام نقش اصلی را در زندگی ایرانی دارد، اما سنتهای فرهنگی هم به این امر افزوده میشوند و از هر دو استقبال میشود و اقتدار مذهبی هم هر دو را تصدیق و تأیید میکند. این دو، سازنده اجماعی هستند که نقطه مرکزی زندگی در هر اجتماع دینی را شکل میدهد. فرهنگ ایرانی در جهان غریب است و این غربت بزرگترین ویژگی ایران در مقام یک ملت است.
این فرهنگ به شکلی عجیب و غیرعادی قدرتمند و ماندگار است و تأثیری گیرا بر همه کسانی که با آن ارتباط برقرار میکنند، میگذارد. فرهنگ ایرانی برتر از مرزهای خود ایران است. فرهنگ ایرانی چیست که چنین نیرومند و ماندگارست؟ چرا فرهنگ ایرانی چنین الگوی نیرومندی را به منطقه خاورمیانه بزرگتر آسیای جنوب غربی ارائه میدهد؟ با این پیشزمینه، فرهنگ سیاسی اهمیت خاصی مییابد. مفهوم فرهنگ سیاسی به واسطه در برگرفتن نیروهای اجتماعی و عرصه سیاست و روابط متقابل جامعه و حکومت میتواند در تصویر و ترسیم واقعیتِ ماندگاری و چگونگی آن مفید باشد؛ البته بدیهی است که ماندگاری به معنای ایستایی نیست، بلکه لازمه ماندگاری در شرایط متنوع و دشوار، پویایی و پایداری میباشد. جستوجوگری و تحقیق در چگونگی این وضعیت میتواند به گونههای مختلف سلبی و ایجابی باشد، اما پرسشی است گریزناپذیر که باید پاسخ داده شود.
در پاسخگویی به پرسش از ماندگاری و پایداری اجتماعی، توجه بومپایه به قدرت از یکسو و توجه به پیوستگیِ کالبدیِ ارزش و قدرت در مجتمعهای زیستی از سوی دیگر، تجدیدنظر در چارچوب رایج فرهنگ سیاسی را به طور کلی و بهویژه از منظر انقلاب اسلامی، در مسیر متفاوتی از آنچه تاکنون متداول بوده است، قرار میدهد. از الزامات این مسیر، لحاظ نمودنِ «فلات مرتفع ایران» به عنوان سرفصل مهم و نقطه آغاز برای بازطراحیِ «فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی ایران» میباشد، لیکن بدیهی است استمرارِ مسیر از تجارب تاریخی در این زمینه که در پیوستگی «زندگی» و «دفاع» مشهود میباشد، میگذرد که در متن کتاب، تحت عنوان «تجارب زیستی-دفاعی» از آن یاد شده است. با عنایت به تفکیک عینی و ماهوی در آرایش، سازماندهی و طراحیِ کالبدی در قبل و بعد از ورود اسلام به ایران از یکسو و طراحی و آمایش با اغراض استعماری قبل از انقلاب اسلامی در ایران از سوی دیگر، اتکاء بر فرهنگ سیاسی با رویکرد جامعهشناسی تاریخی میتواند الگوهای موافق و معارض را در تجارب تاریخی دور و نزدیک، برای بازطراحی قدرت در جمهوری اسلامی ایران به مثابه الگویِ ایجابیِ انقلاب اسلامی در بازطراحی قدرت و لذا فرهنگ سیاسیِ کارا و پایدار، قوّت و کیفیت ویژهای ببخشد.
فلات ایران نه تنها مرکز جغرافیایی، بلکه کانون تاریخی ایران محسوب میشود. مروری بر تاریخ گذشته نشان میدهد، در فراز و نشیب تاریخی از دوره باستان این قسمت پیوسته کانون جنبشهای وحدتطلبانه و مرکز تشکیل حکومتها و امپراتوریهای بزرگ بوده است. در دورههای ضعف سیاسی یا نظامی تشکیل سلسلههای ایرانی و تسلط بیگانگان نیز فلات ایران پیوسته یکپارچگی سیاسی و فرهنگی خود را حفظ کرده است.
در دوره صفویه که سومین امپراتوری بزرگ ایران پا گرفت، اهمیت ویژه فلات ایران برای ایجاد یک حکومت ملی به منظور حفظ استقلال سیاسی و تاریخی کشور به خوبی روشن میشود. چگونگی تکامل بافت کشور نشان میدهد ساختارهای فضایی برجای مانده از گذشته ظاهراً در تمام ادوار همواره شکل خود را حفظ کردهاند. بهعنوان مهمترین نتیجه آن، باید از تغییرات مشخصی که در مرزهای سیاسی کشور به ویژه جهات غربی شرقی آن به وجود آمدهاند، نام برد.