کتاب آوای سحر مجموعه شعری از حسین پاریات، شاعر معاصر است. تاریخ سرودهشدن هر یک از این اشعار در انتهای شعر آمده است.
نخستین آن ها در تاریخ ۱۴۰۰/۱۲/۲۹ سروده شده و دومین شعر نیز در ۹۹/۵/۸. این اشعار در قالبهای شعر کلاسیک یا کهن ایران سروده شدهاند.
بیا ساقی که جانانم به جانم، جان نمی خواهد
بر این دردی که من دارم، به دردم درمان نمی خواهد
به ناز چشم مست او، به مستی جان دهم هر بار
بگو اینک صلاح ما که او از اهل رندان نمی خواهد
به خاک پای ارجمندش، به سرمه چشم می دارم هنوز
ولی لیکن که م یدانم، نگاهی بر من حیران نمی خواهد
گریزان از دل ما گشت، گریزان گشته شد حالم
که از حال گریزانم، چنین دامان نمی خواهد
به محفل ها چنین گفتم که رسوای جهان گشتم
بگفتا بر دل خوبان، توانی از بر خوبان نمی خواهد
به صدها رنج دوست را من به جان دل پذیرایم
ولی اکنون که افتادم، به از جانم توان نمی خواهد
ز جان و چشم بیمارم، دلی خون دارم از دستش
چه ها گویم که خود دانم، دلی خو نافشان نمی خواهد
مرا در راه رسم منزل ها، پیامی اینچنین آمد
دل، به معشوق دار که او از جمع عارفان نمی خواهد