کتاب حکمرانی شبکهای نوشته نعیم کاپوکو،کیان هو می باشد و سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی آن را منتشر کرده است. سازمانها گرد هم میآیند، زیرا متوجه میشوند که کارکردن به شکل فردی نمیتواند بهترین راهحل را برایشان به ارمغان بیاورد. هدف اساسی شبکه این است که به همۀ بازیگران اجازه داده شود برای یک مأموریت مشترک هماهنگ شده و همکاری کنند.
تمرکز شبکههای حکمرانی فقط بر سیاستگذاریها یا خدمات نیست، بلکه فرایندها و ساختارهای هماهنگ برای دستیابی به اهداف را نیز در بر می گیرد. این سه گزاره، تمام حرف حکمرانی شبکهایست!
براساس تعریف انسل و گاش، حکمرانی مشارکتی مستلزم آغاز همکاری یک نهاد دولتی و دخالت مستقیم بازیگران غیردولتی در تصمیم گیری و ساختارهای رسمی تعامل است. ازآنجاکه حکمرانی مشارکتی و شبکه ای کاملا به هم شبیه اند و به جای یکدیگر استفاده می شوند، ذکر شباهت ها و تفاوت های آن ها ضروری است. هر دو مفهوم با شکل سنتی سلسله مراتبی دولت متفاوت اند و بر مشارکت بازیگران غیردولتی در سیاست گذاری و خدمات عمومی تأکید می کنند. حکمرانی مشارکتی و شبکه ای بر اهمیت همکاری میان بخشی تأکید می ورزند، در نتیجه چالش های مشترکی دارند. به طور مثال، بازیگران بی شماری درگیرند که هریک پیش زمینه ها، مأموریت ها، فرهنگ سازمانی، رویه های عملیاتی، ذینفعان و سطوح قدرت متفاوتی دارند این امر زمینه ساز شکل گیری پیوندها و هماهنگی های چشمگیری میان سازمان ها می شود.
حکمرانی شبکه ای برخلاف تعریف آنسل و گاش از حکمرانی مشارکتی، نیازی به آغاز کار از دولت ندارد و می تواند شامل شبکه های رسمی و غیررسمی همکاری در بخش های مختلف باشد برای ترتیبات شبکه ای نیازی به فرایندها و ساختارهای تعامل رسمی نیست. ارتباطات درون و سرتاسر سازمان ها عناصر اصلی حکمرانی شبکه ای اند، درحالی که حکمرانی مشارکتی بر گروه های فردی بازیگران مانند نقش سازمان ها در حکمرانی میان بخشی یا شهروندان و جوامع در حکمرانی شهروندمحور متمرکز است.