کتاب پیرمرد صد ساله ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد اثر یوناس یوناسن توسط شادی حامدی آزاد ترجمه شده است. این کتاب از آن دسته رمانهایی است که اتفاقات و ماجراجوییهای آن با نهایت درایت انتخاب شدهاند و ذهن خواننده را درگیر میکند، بهطوری که خواننده نمیخواهد لحظهای کتاب را زمین بگذارد. کتاب پیرمرد صد ساله ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد داستانی است شگفتانگیز که قدرت طنز نویسنده باعث شده است بتوانیم دقایقی از این دنیای شلوغ دور شویم.
آلن پیرمردی است صدساله که شاید در ظاهر با دنیای ما همخوانی نداشته باشد چون همین عدد سن او برای خواننده ممکن است این حس را القا کند که او پیرمردی است که توانایی انجام کاری را ندارد. داستان در دو زمان به شکل موازی روایت میشود. روایت اول زمان حال و فرار آلن از خانه سالمندان است و روایت دوم از زمان کودکی تا میانسالی آلن و ماجراهای زندگی اوست. خواننده در این بخش رفتهرفته با زندگی آلن آشنا میشود.
ماجراهای زندگی آلن ممکن است در زندگی هر فرد دیگری اتفاق بیفتد. اما زندگی او یک پشت پرده بزرگتر از زندگی اغلب ما دارد: آلن نه تنها شاهد برخی از مهمترین وقایع قرن بیستم بوده بلکه نقش اساسی هم در آنها داشته است. آلن در بزنگاههای تاریخ حضور دارد و خواننده را علاوه بر اینکه گاهی نگران میکند درعینحال او را میخنداند. اولین تجربه تاریخی آلن شرکت در جنگ داخلی اسپانیا است.
او همهچیز را منفجر میکند و حتی به شکل تصادفی جان یکی از ژنرالها را نجات میدهد و توجه او را جلب میکند. روندی که نویسنده در پیشبرد قرار دادن آلن در جریانات مهم انتخاب کرده است بسیار زیرکانه و حساب شده است. در این داستان میبینیم که پای آلن در زمان جنگ جهانی دوم به امریکا باز میشود و این بار هم به شکل تصادفی به رابرت اوپنهایمر، دانشمند معروف برای ساخت بمب اتم کمک میکند و اعتماد هری ترومن، رئیسجمهور وقت، را به خود جلب میکند.
آلن در انفجارهای بزرگ قرن شرکت دارد، به جهان سفر میکند و جایی از کتاب در سال 1320، زمانی که جوان است به ایران میآید و در شهر تهران راهی زندان و اتاق شکنجههای حکومت پهلوی میافتد. آلن عجیب است او به شکلی از زندان تهران و بازجویی جان سالم به درمیبرد که خواننده به قهقهه میافتد. درواقع این شخصیت در این رمان تصورات ما را به هم میزند او حتی در جوانی باشخصیتهای بزرگ سیاسی سر یک میز غذا میخورد. از استالین، چرچیل و ترومن گرفته تا مائو، فرانکو و دوگل همه افرادی هستند که افتخار میزبانی او را دارند.
یوناس یوناسن، زاده ی 6 جولای 1961، روزنامه نگار و نویسنده ی سوئدی است.یوناسن در شهر وکشو در جنوب سوئد به دنیا آمد. او پس از مطالعه ی زبان های سوئدی و اسپانیایی در دانشگاه گوتنبرگ، به عنوان روزنامه نگار در یکی از روزنامه های وکشو مشغول به کار شد. یوناسن در سال 1996، شرکت رسانه ای خود را تأسیس کرد اما در سال 2003 و پس از دو عمل جراحی کار را رها کرد و شرکتش را فروخت.
یوناس یوناسن نوشتن اولین کتاب خود را در سال 2007 به پایان رساند. او نوشتن کتاب مرد صدسالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد را در سن 47 سالگی آغاز کرد ولی نوشتن آن چندین سال طول کشید. این کتاب اولین اثر او بود و با آن به شهرت رسید.
یوناسن در وصف این کتاب گفته است: این اثر بهنحوی هوشمندانه ابلهانه است. از دیگر کتابهای او میتوان به کتاب دختر بیسوادی که حساب و کتاب بلد بود، دیگر ماجراهای اتفاقی مرد صد ساله و قاتلی که در آرزوی جایی در بهشت بود و ... نام برد.
مادر نومبکو چندان حواسش به اطرافش، البته به جز بطری تینرش، نبود ولی متوجه شده بود که دخترش میتواند جمع و تفریق کند. برای همین، در یک سال آخر عمرش، هر بار که قرار بود قرصهای رنگارنگ با دزهای مختلف را بین اهالی آلونکها تقسیم کند، او را صدا میزد. یک بطری تینر فقط یک بطری تینر بود. ولی وقتی قرار میشد قرصهای ۵۰، ۱۰۰، ۲۵۰ و ۵۰۰ میلیگرمی بر اساس تقاضا و توانایی مالی افراد تقسیم شود، مهم بود که بتوان بین چهار عمل اصلی حساب تفاوتی قائل شد. و دخترک دهساله میتوانست. خیلی هم خوب میتوانست.