0.0از 0

یک اشتباه

داستان هایی از کودکی امام حسین علیه السلام: عمو رحمان 8

خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب یک اشتباه

    کتاب یک اشتباه، اثر محمدرضا سرشار با تصویرگری جذاب مریم ربانی؛ از مجموعه چند جلدی قصه‌های روان شده، تلاش دارد تا جوانان را به دور از هیاهوی ادبی ثقیل با قصص معصومین همگام سازد. کتاب حاضر به روایت داستان‌هایی از کودکی امام حسین علیه السلام: «عمو رحمان» می‌پردازد.

    گزیده کتاب یک اشتباه

    شب بود. چند نفر از بچه‌هایِ کاروانِ کربلا، در فضای باز جلوِ چادرها، با خنده، یکدیگر را دنبال می‌کردند. بشیر کنار چادر عمورحمان ایستاده بود و به قسمتِ باز جلوِ چادرها نگاه می‌کرد. عموفیاض آنجا، کنار شترش ایستاده بود و طناب کجاوۀ رویِ پشتِ حیوان را باز می‌کرد. بعد هم آن را از پشت حیوان برداشت و کناری گذاشت هنگام رفتن خم شد و شمشیر چوبی‌ای را که دسته‌اش شبیهِ سرِ یک پرنده بود، از روی زمین برداشت.
    بشیر، زیر لب گفت: اِ اِ ا..ِ.! این که شمشیر من است! چرا شمشیر مرا برمی دارد؟!
    اخم‌آلود، او را زیر نظر گرفت.
    با صدایِ شیهۀ ناگهانیِ اسبی از پشت سر، بشیر از جا پرید.
    نگاه تندی به اسب کرد و آهسته گفت: هیس! صبر کن ببینم چه کار می‌کند!
    عموفیاض، در حالی که شمشیر چوبی بشیر توی دستش بود، از آنجا دور شد.
    بشیر با ناراحتی، به طرف بچه‌ها، که مشغول بازی بودند، رفت.
    اسب دوباره شیهه کشید. عمورحمان جلوِ چادرش ایستاده بود و بچه‌ها را تماشا می‌کرد. از همانجا، صدای همهمۀ آنها را، که یکی‌یکی دُور بشیر جمع می‌شدند، می‌شنید:..
    .