کتاب اعظم المصائب (جلد اول) اثر علی قربانی سفیدان توسط انتشارات میراث ماندگار منتشر شده است.
مراسم تبریک گویی ملائکه ها این گونه بود که هفت روز ملائکه به جبرئیل و جبرئیل به حضرت رسول (ص) تهنیت گفتند و روز هفتم جبرئیل به خدمت آن حضرت عرض کرد: یا محمد(ص) فرزند خود را بیاور که ما ببینیم، پیامبر خدا داخل خانه شد و آن نور چشم فاطمه را که به پارچه زرد پیچیده بودند گرفته به نزد جبرئیل آورد و این ملک مقرب و امین وحی الهی آن مولود مبارک را گرفت و از میان دو دیده ی او بوسید و گفت: بارک الله فیک من مولود و بارک فی والدیک یا صُیع کربلا. خداوند مبارک گرداند تولد تو را و مبارک گرداند بر والدین تو ای کشته ی صحرای کربلا. سپس نگاه کرد به امام حسین (ع) و گریست و حضرت رسول (ص) به گریه درآمد.
جبرئیل عرض کرد که سلام مرا به دختر خود، فاطمه برسان و بگو اسم این مولود را حسین بگذار که خداوند متعال او را بدین نام نامیده و بدین جهت حسین نامیده شد که روی مبارکش از همه کس بهتر بود. حضرت رسول (ص) خدا فرمود: ای جبرئیل به من تهنیت می گویی و گریه می کنی؟ جبرئیل عرض کرد: : آری، اجرک الله فی مولودک هذا یا محمد(ص). خدا تو را اجر و کرامت فرماید در این مولود فرخنده ی تو.
حضرت فرمود: کی خواهد کشت او را؟ عرض کرد: بدترین جماعت از امت تو که امید شفاعت از تو می دارند خداوند شفاعت تو را بر ایشان نرساند. حضرت فرمود: ناامید و خایب باشند امتی که فرزند دختر پیغمبر خود را بکشند. جبرئیل گفت: ناامید باز ناامید باشند از رحمت خدا و فرو روند در عذاب خدا. پس حضرت رسول (ص) به خانه صدیق بتول وارد شد و از جانب پروردگار عالم بر آن معصومه سلام رسانید و فرمود: ای دختر من، اسم این مولود را حسین بگذار که خداوند متعال او را حسین نامیده است.